کتاب من این سرنوشت را نمی‌خواهم

دانلود کتاب من این سرنوشت را نمی‌خواهم اثر محمدرضا سرگلزایی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

گاهی ما این‌قدر تعریف خودمان را از دوستی سخت می‌کنیم که دیگر هیچ‌کس در آن نمی‌گنجد. آن‌وقت ما تنها می‌مانیم و از تنهایی شکوه و گلایه می‌کنیم‌! به یاد داشته باشیم اگر آدم‌ها مطابق تعریف ما از صداقت رفتار نمی‌کنند،به این معنا نیست که «دورو» هستند، به این معناست که طبق تعریف خود از صداقت رفتار می‌کنند‌! اگر طبق تعریف ما از محبٌت عمل نمی‌کنند بدان معناست که طبق تعریف خود از محبت عمل می‌کنند و نه اینکه بی‌ مهر و محبٌت هستند! آدم‌ها در محیط های متفاوتی بزرگ شده ‌اند و الگوهای متفاوتی دارند. در هر خانواده، ابراز محبٌت سبکِ خاصٌ خودش را داشته‌است، آن‌ها به همان شیوه که آموخته‌اند عمل می‌کنند. اگر متفاوت با خواستِ ما عمل می‌کنند به این دلیل است که آموزش متفاوتی دیده‌اند نه به این دلیل که می‌خواهند ما را برنجانند و ما را دوست ندارند‌ …

خلاصه‌ کتاب من این سرنوشت را نمی‌خواهم

خوب دیشب گذشت و امروز صبح کارهایی که در اولویت بالاتر بودند، انجام شد و حالا نوبت جواب دادن به نامه‌ی خانم پروین جوینده است. دفترچه‌ی یادداشتم را باز می‌کنم و به کلمات کلیدی، نگاه می‌کنم. ۱_ تبریک. بنابر این جواب نامه را اینگونه شروع می‌کنم: سلام عالم جوینده از اینکه مشکل تان را با من در میان گذاشتید. تشکر می‌کنم. نکته: برای آدم‌ها کار آسانی نیست که مشکلاتشان را با دیگران مطرح کنند. آن‌ها به راحتی نمی‌توانند به دیگران اعتماد کنند و اسرارشان را بگشایند. بنابراین وقتی آن قدر به ما اعتماد می‌کنند که درباره‌ی مشکلات شان با ما صحبت می‌کنند جای قدردانی دارد. من می‌خواهم اولین سطرهای نامه‌ام را

با پاسخ به آخرین سطرهای نامه‌ی شما شروع کنم. برای من نوشته‌اید: من نمی‌فهمم در زندگی پرگرفتاری من با این همه بار مصیبت مهارت من چنه نقشی می‌تواند داشته باشد؟ شما خودتان با نوشتن این نامه به این سوال پاسخ داده‌اید. همین که شما این مهارت را داشته‌اید که مسائل‌تان را به شکل نامه بنویسید، همین که این شهامت را داشته‌اید که مسائل شان را مطرح کنید و آن قدر امید داشته‌اید که بپذیرید اگر من نمی‌توانم راه حلی پیدا کنم به این معنا نیست که راه حلی وجود ندارد و ممکن است دیگری بتواند راه حلی برایم پیدا کند. همه‌ی این‌ها نشان می‌دهند که شما مهارت‌هایی دارید که در زندگی تان تأثیر می‌گذارند. و من برای

این مهارت‌ها به شما تبریک می‌گویم. اگر این مهارت را نداشتید الآن نامه‌ی شما روی میز من نبود و من هم در حال نامه نوشتن برای شما نبودم. اگر این مهارت‌ها را نداشتید یک نفر دیگر در حال فکر کردن به مسأله شما نبود و شما نیز در حال انتظار دریافت ایده‌های او نبودید. می‌بینید؟ مهارت‌های شما در زندگی‌تان نقش داشته‌اند. قرار نیست هر کدام از مهارت‌ها یک باره و ناگهانی همه چیز را در زندگی ما تغییر دهند. هر کدام از مهارت‌ها روی جزئی از زندگی ما تاثیر دارند. شاید تأثیری جزئی ولی همین تأثیرات جزئی وقتی در اجزاء مختلف زندگی ما رخ دهند جمع آن‌ها منجر به این می‌شود که زندگی ما تغییر کنند. پس مهارت‌های شما باعث شده …