کتاب مفتخورها
عنوان | کتاب مفتخورها |
نویسنده | گرگه ای چی کی |
ژانر | نمایشنامه، اجتماعی |
تعداد صفحه | 199 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب مفتخورها اثر گرگه ای چی کی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
“گرگه ئی چی کی” نویسندهای ست مجاری که آثار دیگری هم دارد. اما از آنجا که مثل اغلب کتابهای چاپ شده در فارسی، نام نویسنده و کتاب به زبان اصلی یا به انگلیسی در هیچ جای کتاب نیامده، ممکن نیست که در فرهنگهای موجود، اطلاعات بیشتری در مورد این نویسنده و اثرش پیدا کرد. گرگه ئی چی کی، یک دیده بان کنجکاو و منتقد اجتماعی عصر خویش بود. عصری که در درامهای وی منعکس گردیده، عصر کاپیتالیسم در حال تکامل مجارستان است. عصری که سوداگران، بدون دغدغه دست به کارهای ایجاد میزنند تا اربابان بزرگ، سرمایه داری بزرگ و کلیسا را با رشتههای ناگسستنی به هم گره بزنند و کشور را در دام فساد و تباهی خود شکار کنند …
خلاصه کتاب مفتخورها
دارواش: اگه خیلی لازمه میتونید بگید “کاروی دارواش” هستش. ایرن یک مرتبه بر میگردد: کاروی. یانکو به صدای بلند اعلام میکند: کاروی دارواش و از جلو در کنار میرود. وارد میشود: مادمازل مبلهای تازهتون مبارک باشه. -آقای دارواش خواهش میکنم ریشخند نکنین مامان امشب میخواهد مهمانی بدهد.. این (شرمسارانه) پیشخدمت خیال کرد که شما هم مهمون هستین. -خیلی معذرت میخوام نمیخواستم مزاحمتون بشم. -اما آقای دارواش مثل این که تو فکر هستین؟ دارواش: اومدهام ازتون خداحافظی کنم. ایرن (متوحش): برای خداحافظی؟ یانکو احساس می کند که وجودش در آن جا زائد است. و آهسته خارج میشود. دارواش: بله فردا به سفر میرم. ایرن:
سفر طولانی؟ دارواش: برای همیشه. ایرن: (متحیر): همیشه؟ یک دقیقه هر دوشان سکوت میکنند. ایرن: کجا میخواین برین؟ دارواش: هنوز نمیدونم. (با ناراحتی) اول باید ببینم اون جایی که آدم بتونه با کار و زندگی شرافتمندونه گذران کنه کجاست… اول باید یه جایی را پیدا کنم که مردمش «فقط» با استعداد و بازوی خودشون زندگی بکنن نه با رشوه، نه با تعلق و چاپلوسی، نه با دروغ گویی و پشت هم اندازی… پایتخت، همچین جایی نیست. برای پیدا کردن همچین جایی باید از این جا رفت. -اوه به این زودی مأیوس شدین، مگر شما یک سال پیش نمیگفتین که اطمینان و اراده، نصف کار را تموم میکنه؟ مگر شما خودتون نمیگفتین آدمی که با جرأت و شهامت بخواهد به
هیچ کومک دیگهای احتیاج نخواهد داشت؟ دارواش: اما این یک سال، غلط بودن این فرضیه را به من ثابت کرد… اینجا تو این شهر بزرگ آدمی که بخواد درست و حسابی و به معنای کلمه زندگی کنه یا باید کلاهبردار باشه یا مفتخور و خوشبختونه یا بدبختونه من هیچ کدوم از این دو تا نیستم… میرم یک جایی را پیدا کنم که باب زندگی آدمهای جور دیگه باشه. ایرن: شما خیال میکنین آدمهای جای دیگه جور دیگرن. دارواش: اقلاً سعی میکنم که آدمهای جور دیگه پیدا کنم… فکر میکنین رو تمام کرهی زمین یک نقطهی سالم که این گند هنوز بهش نرسیده باشه نمیشه پیدا کرد؟ ببخشید مادمازل اگه این طور خشک حرف میزنم، ببخشید اگر ناراحتی روحی خودمو وسیلهی …
- انتشار : 12/11/1403
- به روز رسانی : 13/11/1403