کتاب وداع با اسلحه
عنوان | کتاب وداع با اسلحه |
نویسنده | ارنست همینگوی |
ژانر | داستانی، خارجی |
تعداد صفحه | 410 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب وداع با اسلحه اثر ارنست همینگوی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
روایت سربازی به نام فردریک هنری است. هنری در جنگ مجروح و به بیمارستان منتقل میشود او در آنجا عاشق پرستار بیمارستان میشود! هر چند او از جنگ متنفر است، اما در نهایت مجبور است به جنگ برگردد …
خلاصه کتاب وداع با اسلحه
سال بعد پیروزی های زیادی به دست آمد کوهی که آن سوی دره قرار داشت و تپه هایی که رویشان جنگل شاه بلوط روییده بود، به تصرف در آمدند و در آنسوی دشت، در فلاتی که بسوی جنوب گسترده میشد نیز پیروزیهایی به دست آمد و ما در ماه اوت از رودخانه گذشتیم و در خانه ای در گوریزیا منزل كرديم كه يك باغ محصور داشت با درختهای سایه دار و چشمه ای هم در باغ جاری بوده و دیوار خانه از شاخ و برگ مو پوشیده بود اکنون جنگ در کوههای پهلوی در جریان بود و بیش از یک میل از ما فاصله نداشت شهر خیلی
قشنگ بود و خانه ما هم بسیار زیبا بود رودخانه در پشت سر ما جاری بود و شهر خیلی قشنگ به تصرف در آمده بود ولی کوهها را نمیشد گرفت و من خوش حال بودم که به نظر میرسید اتریشی ها خیال دارند اگر جنگ به پایان برسد به شهر برگردند چون شهر را نه به قصد نابودی بلکه فقط کمی در مناطق نظامی، بمباران کردند مردم شهر به زندگی خود ادامه میدادند و در شهر بیمارستان و کافه بود و سر خیابان ها توپ کار گذاشته بودندو دو کافه هم بود یکی برای سربازها و یکی برای افسرها و در آخر تابستان شب های خنک
و جنگ در کوه های پشت شهر و منظره پل راه آهن که جای گلوله های توپ رویش پیدا بود و تونل در هم ریخته کنار رودخانه که زمانی میدان جنگ بود و درخت های دور میدان و جادۀ مشجری که به میدان میرسید؛ همه این ها با زن هایی که در شهر بودند و پادشاه که با اتومبیلش میگذشت و حالا دیگر میشد صورت و بدن کوچکش را که گردن دراز و ریش بزی خاکستری داشت دید و نمای ناگهانی درون خانه هایی که دیوارهاشان با گلوله توپ فرو ریخته بود و توده های پاره آجر و تیر و گچ و کاه گل که توی باغچه ها و …
- انتشار : 10/10/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403