رمان قلب من برای تو بهار سلطانی

رمان قلب من برای تو
عنوانرمان قلب من برای تو
نویسندهبهار سلطانی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه371
ملیتایرانی
ویراستارسا

دانلود رایگان رمان قلب من برای تو اثر بهار سلطانی

رمان قلب من برای تو
رمان قلب من برای تو

دانلود رمان قلب من برای تو از بهار سلطانی به صورت فایل PDF (پی دی اف) قابل اجرا در موبایل (اندروید و آیفون) و لپ تاب (pc) با لینک مستقیم بدون کات رایگان

امیرحافظ، خانواده پیچیده و متمولی دارد، ولی همیشه سعی کرده خارج از این دایره، راه و هدف خودش را پیش ببرد، او که دل در گروه نهال دختر برادر همسر اول پدرش دارد، (عشقی زیبا و حقیقی) اما مجبور به ازدواج با دختر رئيس خود می‌شود و …

خلاصه رمان قلب من برای تو

به غیر از خونواده دایی پژمان، خوانواده خاله پروین و دایی ناصر، هم اومدن و به جمعمون اضافه شدن. دیگه جمع دختر و پسرا خیلی زیاد شدن. طبق معمول همیشه بعد از خوردن جوجه زعفرانی که دایی ناصر خوش مرام درست کرد، همه اومدن واسه بازی والیبال، دایی ناصر از میون بزرگترا اومد و توپو بدست گرفت، شد ولوله وهمهمه!

هرکی یه چیزی میگفت، دخترای خاله پروین همسن وسال نهالن. پسر و دختر، دایی ناصرم بزرگن، همسن وسال من ودانیال. همه مجرد ودانشگاه .رفته ولی این میون تنها دغدغه من افتادن تو گروهی بود که نهال توش باشه، ولی اینجوری نشد!! گروه دایی ناصر، من بودم و آیدا دختر خودش و یکی از دخترای خاله پروین، اما گروه دانیال، نهال بود و دختر خاله پروین و پسر دایی ناصر

دانیال اولین نفر نهالو برد تو گروه خودش. اینقدر کلافه بودم اصلا دوست نداشتم !!!بازی رو شروع کنم نهال دختر سرحال و پرانرژییه، اصلا کوهی از انرژیه و باهمه راحت وخودمونیه، از خوشگلیم چیزی کم نداره..لااقل برای من؛ !!که دختر تک و خیلی خاصیه بازی شروع شد، اینقدر که تشویش داشتم ،حواسم پرت بود و یه دوسه باری خرابکاری کردم و موجب اعتراض هم گروهیام شدم

نهال و که کنار دانیال میدیدم حالم بد میشد، چندباری که به سمتم توپ و پرتاب کرد، اینقدر که حواسم به خودش و پرشش بود، سمت توپو نگرفتم و اینجوری امتیاز اونا بالا رفت!!! بازی رو باختیم، دایی ناصر گفت: چته؟!انگار تو این عالم نیستی؟؟نخواستم کوچکترین چیزی بروز بدم!بعدم رفتم اون اطراف چرخی بزنم، جای خلوت و دنجی بود، گوشیم دستم بود و داشتم یه متن زیبا رو میخوندم که صدای خنده های دخترونه ایی که باد به سمتم میاورد توجه امو جلب کرد،

چشمای کنجکاومو به اطرافم دوختم، اما کسی مشخص نبود، چندقدم رفتم جلوتر، صدا داشت بیشتر میشد، صدای آواز خوندن دخترونه بود، وقتی به سمت راستم چرخیدم دیدم دخترای جمع ما هستن!! دختر دایی ناصر داره میخونه بقیه هم دارن دست میزنن ونهالم داره میرقصه!! شالشو دور کمرش گره زده بود و دور از چشم پدر و بقیه داشت میرقصید. خدای من!!!چرا حالم داشت اینجوری میشد

عرق سردی رو بدنم نشست، موهای خرمایی رنگشو شلاق کرده ودم اسبی بسته بود، جمعشون جمع دخترونه بود و داشتن خوش میگذروندن، نباید منم میدیدن، لذت نگاه کردن به رقص نهال و کنار گذاشتم ورفتم سمت دیگه، جایی که دیگه دخترا رو نمیدیم… رو تخته سنگی نشستم و صفحه گوشیمو باز کردم، میخواستم خودمو مشغول کنم اما نمیشد!! قلبم داشت تندتند میزد …

دانلود رمان قلب من برای تو
5.07 مگابایت
PDF
دسته بندی : رمان عاشقانه
نویسنده : بهار سلطانی
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان قلب من برای تو هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان قلب من برای تو

لطفا پس از مطالعه رمان قلب من برای تو نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک