رمان بر شاخ های یک گوزن

دانلود رمان بر شاخ های یک گوزن اثر منیر کاظمی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

رضا انجمن، یکی از برجسته ترین اساتید ادبیات دانشگاه، استادی به ظاهر موفق با شخصیتی غمگین و آزرده، هیچ کس از او خوشش نمی‌آید و به راستی تنهاست! روزی از پشت پنجره دانشکده، دانشجوی ممتاز و موفق خود را می‌بیند که با شتاب به پشت بوته و درخت‌های …

خلاصه رمان بر شاخ های یک گوزن

آخرین پک را که می‌زنم قول می‌دهم آخری باشد. همیشه همینطور است. اصلا کیفش به همین بدقولی هاست. به لبخند وقت آتش زدن سیگار بعدی. به درد توی قفسه‌ی لامصب سینه که جمع شدن ریه هایش را حس می‌کنی. خوبی رییس انجمن بودن این است که اینجا همیشه مال تو است. تمام در و دیوار مزخرف پر ترکش صندلی های درب و داغان و سالن تمرینی که با در به دری از بقیه‌ی سالن جدا کرده ای. برای همه اش شبیه مادری برای همه‌ی این زشتی ها شبیه زحمتکش ترین پدر دنیایی برای همین چیزهاست که پابندش

شده‌ ام. برای وقت هایی که هیچکس نیست و انجمن بی دلیل سر سیاه زمستان هم چراغش روشن است. اینجا نشستن و ریختن برنامه‌ی جلسات شب شعر و نقد فیلم در حالیکه تک تکشان خنده دار است این فکر که چقدر همه این کارها بی فایده است هم حالم را نمی‌گیرد. شبیه یک تانک جنگی کوک شده هستم که یاد گرفته کدام مسیر را چظور برود اما هیچکس در برنامه هایش از چراها نگفته است. هیچ تانکی روز حمله‌اش از دلایل نمی‌پرسد. برای من فرقی نمی‌کند اینجا چقدر می‌تواند مفید باشد. چقدر بودجه‌ دوزاری

دانشگاه خرج این در و دکان ما به قول بالایی ها می‌ شود و دست آخر چندتا شاعر، نویسنده، بازیگر تحویل می‌دهیم. چندنفر آدم بیرون می‌آید. برای من مهم این است که خود قراضه‌ام از این درها که می‌آید موقع برگشتن روغن کاری شده و کمی صدای پیچ و مهره هایش کف رفته است برایم مهم نیست که باید جلوی کمیته‌ انضباطی بایستم و درباره‌ این لانه‌ فساد که راه انداخته‌ام توضیح بدهم مهم این است که فقط اینجا را دارم که حالم را خوب کند. سیگار را در جاسیگاری فشار می‌دهم قول هم نداده باشم دیگر نمی توانم بکشم …