رمان کافه کوچه
عنوان | رمان کافه کوچه |
نویسنده | فرزانه صفایی فرد |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 575 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان کافه کوچه اثر فرزانه صفایی فرد به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
لیلی دختری خیال پرواز و نقاشی است که دوست دارد عشق را تجربه کند! او هنگامی که دنبال کار میگردد به کافه ای میرود به اسم (کافه کوچه) در آن کافه یک تابلو وجود دارد که مشتریان روی آن یادگاری مینویسند و لیلی وقتی میخواهد یادداشت خود را بچسباند …
خلاصه رمان کافه کوچه
محض احتیاط با شرکت تماس گرفته تا با گوش های خودم بشنوم دیگر شانسی برای استخدام نیست و نبود به مامان نگفته بودم که یک وقت از دهانش نپردو به گوش میترا نرسد و خدایی نکرده دشمن شاد نشوم. خاک بر سر مجید که شرکتشان منشی میخواست و صد در صد میدانست من هم دنبال کار میگردم و حداقل نیامده بود بگوید “میدونم شرکت منشی میخوادا اما چون میترا میمیره اگه تو بیای سر کار تو شرکتی که منم هستم، پس بهت نمیگم.” این جوری حداقل سوزشش کمتر بود. خاک بر سر میترا که من خودم باید از میان آگهی های استخدام روزنامه آگهی شرکت مجید
را میدیدم و بعد هم یک ضربدر قرمز رویش میکشیدم تا مبادا پایههای استوار خانوادهیمان در هم نشکند. میانهی خیابان میپیچم و وارد کوچه میشوم از دوشنبهی پیش تا امروز که دقیقا یک هفته از آن میگذشت کاملا ارادی گذرم را به این کوچه انداخته بودم و این شاید آن قدمی بود که من باید در جهت تقدیر برمیداشتم. دلم میخواست میان این کوچه خبری باشد. این روزها آنقدر که برای جدی بودن رمز میان آن یادداشت دعا میکردم برای پیدا کردن کار نه از همان کودکی که چادرهای مامان نقش لباس پادشاهی مرا بازی میکردند یکی از آرزوهایم این بود که پایم به قصه ای
باز شود که عالم گیر و ماندگار شود تلخ و شیرینش هم انگار خیلی مهم نبود من فقط میخواستم قصه ام خواندنی شوم که ارزش تعریف کردن برای نسلهای آینده را داشته باشد مثل لیلی و مجنون همان که بابا از عشقش به این داستان اسم من را لیلی و اسم آن برادر بی شعورم را به نیابت از مجنون مجید گذاشت. چون ادارهی ثبت احوال اجازهی این نام گذاری را نداده و در نتیجه مجید فقط دیوانگی مجنون را وارث شد. روزنامه لوله کرده را با دو دست چسبیده نگه داشته و پا درون کافه میگذارم امروز دیگر دلیلی برای زود رفتن نداشتم می توانستم با خیال راحت میان رویاهایم فرو روم …
- انتشار : 01/12/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403