رمان عشق از نوع ممنوعه

عنوانرمان عشق از نوع ممنوعه
نویسندهفاطمه رنجبر
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1116
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان عشق از نوع ممنوعه اثر فاطمه رنجبر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

شیوا عاشق یه ادم موزیسین به اسم امیرعلی که در اموزشگاه مشغول به کار‌ هست می‌شود! امیرعلی تصادف می‌کند و قطع نخاع شده! شیوا پرستاری از امیرعلی رو قبول می‌کند زمانی که او به امیرعلی ابراز علاقه می‌کند، امیرعلی گمان می‌کند از روی ترحم و دلسوزیست این علاقه و …

خلاصه رمان عشق از نوع ممنوعه

( پریچهر) ما تو رشت زندگی می‌کردیم تو یه خانواده‌ شلوغ پنج خواهر بودیم و سه تا ،برادر هر کدوم از خواهرام به جا ازدواج کرد، یکیش تهران و یکیش مشهد، دوتای دیگه تو خود رشت ازدواج کردن داداشامم خیلی غیرتی بودن همه شون ازدواج کرده بودند فقط من مونده بودم ته تغاریه خونه توی خونه درد ندشت عزیز دل همه بودم ولی تا یه زمانی از یه دوره از زندگی رو سکه برگشت زمانی که فهمیدم بزرگ شدم از بزرگ شدنم متنفر بودم از اینکه دیگه به چشم خریدار نگام می‌کردن بیزار بودم همش خودمو لعنت می‌کردم که چرا کوچیک نموندم؟ فکر می‌کردم دست خودمه می‌تونم کاری

کنم که کوچیک بمونم هه ولی نشد از بخت بدم بزرگ شدم… اون موقع مثل الان نبود، که عاشق بشی و ازدواج کنی اون موقع حتی اجازه بیرون رفتنم نداشتم تا این که خواهرم خبر داد داره از تهران با یکی از دوستاشون میان خونمون نمی‌دونستم قضیه چیه فکر می‌کردم مثل همیشه داره میاد مهمونی نمی‌دونستم ایندفعه اومدنشون با دفعه های قبل فرق می‌کنه. چون دلتنگشون بودم خیلی خوشحال شدم از تنهایی هم در میومدم ولی غافل از اینکه خواهرم خوابایی برام دیده بود، اون خانواده ای که اومدن خواستگار بودن چون از رفتار خواهرم خوششون اومد گفت حتما یکی مثل

خودت برام پیدا کن، نمی‌دونم چرا همچین فکری داشتن مگه میشه ادما شبیه هم باشن؟ درسته خواهر بودیم ولی اخلاقمون زمین تا اسمون با هم فرق می‌کرد. رضا خیلی پسر خوبی بود ولی به دلم ننشسته بود خیلی خونگرم بود خیلی زود با همه گرم می‌گرفت، تو اون دو سه روزی که بود حسابی تو دل همه جا باز کرد غيره من رفتنش همانا و سرکوفت زدن خانواده همانا همه بسیج شده بودن حتما بهش جواب مثبت بدم ولی دلم راضی نمی‌شد اصلا به دلم نمی‌نشست، طوری که به مادرم سپردم به همه بگه اگه زیاد اسرار کنن خودمو میکشم یه بار که سر ایوون نشسته بودم مادرم پشتم نشست …

دانلود رمان عشق از نوع ممنوعه
3.81 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان عشق از نوع ممنوعه
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها