کتاب مرگ خانم وستاوی

عنوانکتاب مرگ خانم وستاوی
نویسندهروث ور
ژانرمعمایی، ماجرایی، دلهره آور، خارجی
تعداد صفحه467
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک
کتاب مرگ خانم وستاوی

دانلود کتاب مرگ خانم وستاوی  اثر روث ور به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

کتاب مرگ خانم وستاوی رمان مهیج دیگری است از روث ور ؛ نویسنده‌ای که عده‌ای به او لقب آگاتا کریستی زمانه را داده‌اند .
روث ور زاده سال 1977 میلادی ؛ پدیدآور ، رمان‌‌نویس ، نویسنده ، آموزگار ، پیشخدمت و کتاب فروش اهل بریتانیا است . عمده شهرت وی به سبب خلق رمان‌های هیجانی و روانشناسی است . در کتاب های جنایی او ، سبک نوشتن وِر با سبک آگاتا کریستی مقایسه می‌شود . شخصیت‌های اصلی وِر معمولا زنان عادی هستند که خود را در شرایط خطرناک شامل جنایت ، پیدا می‌کنند . تمامی علاقمندان به داستان‌های انگلیسی از مطالعه کتاب پیش رو لذت خواهند برد .
کتاب “مرگ خانم وستاوی” اولین بار در سال 2018 به انتشار رسید . «هال» نامه‌ای را دریافت می‌کند که به او خبر می‌دهد پدربزرگش «هستر وست اوی» از دنیا رفته و «هال» ، صاحب ارث و میراث او شده است : خانم وستاوی عزیز ، این نامه را به‌ دستور موکلم ، مادربزرگتان هریت مری وستاوی از عمارت تریپاسن در سن‌پیران می‌نویسم . خانم وستاوی در روز 22 نوامبر در خانه‌شان فوت شدند . متوجه‌ام که این خبر ممکن است موجب غافلگیری‌تان شود . لطفاً تسلیت صمیمانه من را بپذیرید .
«هال» می‌داند که اشتباهی رخ داده ؛ پدربزرگ او «ماریون وست اوی» نام داشت و حدود دو دهه پیش درگذشت . اما او که پول زیادی را به افرادی خطرناک بدهکار است ، تصمیم می‌گیرد از مهارت‌هایش در فالگیری استفاده کند تا در زمانی کوتاه ، پولی قابل توجه را به دست آورد . ارثیه باورنکردنی مادربزرگ هال شاید دعای مستجاب شدۀ او برای تغییر زندگی‌اش بود . هال به خوبی می‌دانست که در کف‌بینی و مسائلی از این دست، ماهر است ؛ اما هیچ‌گاه پیش‌بینی‌اش را نمی‌کرد که رسیدن به چنین ثروتی ، آن هم از طریق ماوراءالطبیعه ، دردسرهای عجیب و غیرمنتظره‌ و حتی خطر جانش را نیز در پی داشته باشد …
ولی وقتی او به عمارت خانوادگی رو به زوال «وست اوی‌ها» در «کورن وال» می‌رسد ، درمی یابد که نه ارث و نه خود خانواده چیزی نیستند که او فکرش را می‌کرد . علاوه بر این، «هال» به تدریج به این موضوع فکر می‌کند که شاید دعوت از او، صرفا یک تصادف نبوده است . آیا «هال» خانواده‌ی «وست اوی» را به بازی گرفته یا این که خودش، فقط مهره ای در یک بازی بزرگتر است ؟ کتاب مرگ خانم وستاوی رمانی با تعلیقی بسیار زبردستانه که حال‌ و هوای ربه‌کا از دافنه دو موریه را دارد.

خلاصه کتاب مرگ خانم وستاوی

دختر در باد بیشتر یک‌وری کج می‌رفت تا این‌که راه برود و با سرسختی پاکت ماهی و سیب‌زمینی خیس را زیر بغلش محکم گرفته بود، حتی با این‌که تندباد به کاغذ چنگ می‌زد و سعی می‌کرد بسته را باز کند و محتوایش را روی اسکله بریزد و پراکنده کند تا مرغ‌های دریایی صاحبش شوند.

همان‌طور که از خیابان رد می‌شد، دستش روی یادداشت مچالهٔ توی جیبش بسته شد و به پشت سرش نگاه کرد و پهنای تاریک و دراز پیاده‌رو را به‌دنبال هیکلی پنهان در سایه‌ها جست‌وجو کرد، اما کسی آنجا نبود. به‌هرحال، کسی که او بتواند ببیند نبود.

کم پیش می‌آمد که اسکله آن‌قدر خالی باشد. کافه‌ها و کلاب‌ها تا پاسی از شب باز بودند و ساکنان و توریست‌های ناهشیار را تا طلوع صبح به ساحل سنگی می‌ریختند، اما آن شب، حتی قَدَرترین خوش‌گذرانان از بیرون‌آمدن منصرف شده بودند و حالا، در ساعت ۹:۵۵ دقیقهٔ شب سه‌شنبه‌ای بارانی، تمامی گردشگاه ساحلی به هال۱ تعلق داشت و فقط چراغ‌های چشمک‌زن اسکلهٔ تفریحی نشانهٔ حیات بودند، به‌جز مرغ‌های دریایی‌ای که بالای آب‌های تاریک و ناآرام کانال می‌چرخیدند و جیغ می‌کشیدند.

موهای کوتاه مشکلی هال با باد توی صورتش می‌خورد، عینکش بخار گرفته بود و لب‌هایش از نمک باد دریا قاچ‌قاچ شده بود. اما بسته را محکم‌تر زیر بغلش گیر داد و از اسکله سمت یکی از خیابان‌های مسکونی باریک پر از خانه‌های سفید بلند پیچید که در آن باد چنان ناگهان کاهش پیدا کرد که باعث شد تلوتلو بخورد و چیزی نمانده بود سکندری بخورد. باران کم نشد. درواقع، دور از باد انگار اصلاً با ثباتی بیشتر نم‌نم می‌بارید. سمت ویلاهای چشم‌انداز دریا پیچید.

اسمش دروغ بود. هیچ ویلایی وجود نداشت، فقط ردیفی کوتاه و کمی درب‌وداغان از خانه‌های دیواربه‌دیوار بود که رنگشان از تماس مداوم با هوای نمکی پوسته‌پوسته شده بود. و هیچ چشم‌اندازی وجود نداشت، نه از دریا و نه از هیچ‌جای دیگری. شاید زمانی چنین بود، وقتی خانه‌ها تازه ساخته شده بودند، اما از آن زمان ساختمان‌های بلندتر و مجلل‌تری، نزدیک‌تر به دریا بالا رفته بودند و هر چشم‌اندازی که زمانی ویلاهای چشم‌انداز دریا داشتند به دیوارهای آجری و بام‌های سفالی تبدیل شده بود، حتی از آپارتمان زیرشیروانی هال. حالا تنها مزیت زندگی بالای سه طبقه پلهٔ باریک و زهواردررفته این بود که آدم صدای گرمب‌گرمب همسایه‌ها را بالای سرش نمی‌شنید.

دانلود کتاب مرگ خانم وستاوی
52.58 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب مرگ خانم وستاوی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها