رمان سالهای امید
عنوان | رمان سالهای امید |
نویسنده | امیل زولا |
ژانر | ادبیات داستانی |
تعداد صفحه | 173 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان سالهای امید اثر امیل زولا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
مردی غریبه به روستا میآید و مادر پسر جوان را میکشد و فرار میکند. پدرش به او میگوید این مرد از جوانی عاشق مادرت بود، ولی من و مادرت با هم ازدواج کردیم و گریختیم و تو اکنون باید بروی و انتقام مادرت را بگیری و گارسیا را بکشی. و بدین گونه سفر پرماجرای پسر شروع میشود …
خلاصه رمان سالهای امید
دکتر فونسکا در بستر مرگ تمام ثروت خود را به توماس میبخشد، توماس هم اطلاع پیدا میکند که گارسیا با کشتی به طرف جزایر هند غربی حرکت کرده است بنابراین تصمیم میگیرد او را تعقیب کند. شرح ماجرا را از زبان توماس میشنویم… پس از مرگ دوستم دکتر فونسکا دارایی فراوانی به من رسید که در رسیدن به هدفم کمک زیادی کرد. نمیدانستم آن ثروت را کجا بگذارم و به که بسپارم که از خطر سرقت و دستبرد در امان باشد، خوشبختانه در این هنگام خبر رسید که کشتی آدونچرس در بندر (کادیز) لنگر انداخته و به انگلستان میرود. مصلحت دیدم که اشیا قیمتی و جواهر آلات را با همان کشتی بفرستم و خودم با خاطر آسوده مسافرت کنم. خانهای که از دکتر فونسکا برای من مانده بود،
به بهای ارزان فروختم. یک سال که در شهر سویل اقامت داشتم برایم خوش گذشت، و قبلا با وضع بدی وارد این شهر شده بودم ولی ناراحت بودم که بایستی اینجا را ترک کنم، زیرا هم گارسیا از اینجا رفته بود و هم دوست صمیمیام دکتر فونسکا فوت کرده بود. بدون روی دادن حادثهای به شهر کادیز وارد شدم و میخواستم با قایق به بندر (آدونچرس) بروم. کاپیتان دوستم (بل) بود از دیدنش خوشحال شدم. او نامه پدرم را به من داد، خواندم همه مطالب یاس آور بود و در پایان نامه نوشته بود که از غم دوری من به بستر بیماری افتاده است و مطمئن بود هرگز موفق به دیدارم نخواهد شد مرا دعا کرده بود که به سلامتی به زادگاه خود برگردم. در کادیز وکیلی برای خود انتخاب کردم و
قراردادی با وی تنظیم نمودم و در این قرارداد تمام اموالم را به جز مبلغی که مورد احتیاجم بود به سه نفر واگذار کردم تا هنگام مراجعت بطور امانت نزد آنها بماند و برای محکم کاری کاپیتان (بل) و چند نفر را به امضای آن قرارداد بعنوان شاهد وادار کردم. طلا و سایر اموال را به کاپیتان (بل) سپردم تا بدست دکتر گریم آستون بسپارد تا در مراجعه از وی بگیرم و چند نامه هم برای خانواده فرستادم و وضع خود را در اسپانیا و اثاثیه و پولها شرح دادم و خاطرنشان کردم که مشغول جستجوی گارسیا هستم. شاید عدهای مرا دیوانه بدانند که چرا آنهمه ثروت را به دیگران سپردم، اگر درست قضاوت کنند مقصر اصلی من نیستم من در تعقیب کسی هستم که فقط مرگ میتواند مرا از آن باز دارد …
- انتشار : 08/12/1403
- به روز رسانی : 09/12/1403