رمان سراشیبی عشق

عنوانرمان سراشیبی عشق
نویسندهلیدا صبوری
ژانرعاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحه863
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان سراشیبی عشق اثر لیدا صبوری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

ناریا دخترکی کم شنوا با دستانی هنرمند برگ گل لطیفی از باغ دلربای زیبایی ها دختری به سادگی و دلنوازی اوراق شعر و سرسختی سنگ صبور! مهربانی پر متانت که پشت پا خورده و زخم دیده ی خواهر دوقلوی بی رحم خودش بود که از شباهت بی اندازه ایی که به او داشت سوء استفاده کرد و با حیله گری همسرش را تصاحب نمود و سرنوشت و تقدیر هر دویشان را به ورطه ی نابودی کشاند؛ اما …

خلاصه رمان سراشیبی عشق

نیمه های شب بود هنوز خوابش نبرده بود تصمیم گرفت به طبقه پایین بره و کمی آب بخوره پا درد داشت آروم و بی‌ صدا قدم برداشت بعد از خوردن آب دوباره برگشت به اتاقش … در اتاق بیتا نیمه باز بود آروم در رو باز کرد و نگاهی به داخل انداخت. در خواب بود‌. می‌دونست خواهرش خواب سنگینی داره. وارد اتاقش شد جلوتر رفت و تو نور کم چراغ خواب به صورتش خیره شد همون صورتی که خودش داشت همون چشم‌ها و همون لب‌ها تنها فرقشون توی قلب‌هاشون بود. اون دریایی از آرامش بود و بیتا بی‌رحم و سنگدل هر دو تو یه روز و ساعت بدنیا اومده بودند فقط اون ده دقیقه از

خواهرش بزرگتر بود از روزی که خودش رو شناخت و زندگی رو درک کرد یه فرق بزرگ بین اون‌ها بود. بیتا با مادر به همه مهمونی‌ها و جشن‌ها می‌رفت و بنیتا هرگز حق نداشت تو مهمونی‌های رسمی همراه خانواده باشه. اون مادر زادی کر و لال بدنیا اومده بود و این از نظر خانواده اش یه جرم بود. تنها کسی که خیلی دوستش داشت پدر مهربونش بود که از دنیا رفت و بنیتای مظلوم رو تنها گذاشت‌. با اینکه بیست و دو سالش بود منزوی و تنها زندگی می‌کرد مادر بیشتر اوقات با دوستانش به مهمانی و گردش می‌رفت اصلا اساس و طریقه‌‌ی زندگیشون به این شکل بود که هر کسی راه خودش رو بره.

مادر سر هر ساعتی که دلش می‌خواست به خونه برمی‌گشت و بیتاهم مثل مادرش یاد گرفته بود زندگیشو با سرگرمی‌های پوچ بگذرونه و وقتش رو هدر کنه. اون هرگز ادامه تحصیل نداد و تو مدرسه هم شاگرد ضعیفی بود برعکس بنیتا که درسش رو تو دانشگاه با نمرات عالی طی کرد و موفق بود. همیشه نقاشی‌های خواهرش رو به مسخره می‌گرفت و کارهاش رو پوچ می‌خوند. اون حتی به دوستانش نگفته بود که خواهر دو قلویی که شباهت عجیبی بهش داره تو این دنیا وجود داره… چون شرم داشت بگه خواهرش سمعک می‌زنه و باید با زبان اشاره باهاش صحبت کرد… همیشه ازش دوری می‌کرد …

دیدگاه کاربران درباره رمان سراشیبی عشق
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها