رمان شهد گس

دانلود رمان شهد گس اثر نیلوفر قائمی فر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

روایت زندگیِ استاد دانشگاهی به نام دنیا است سال ها قبل به دلیل گذشته‌ ای که از خانواده‌ی خود فهمیده از آن ها جدا شده است و به شهر دیگری نقل مکان کرده، او که پر از عقده و مشکلات روحی است، به یکی از دانشجو های خود به نام دانیال دلداده و …

خلاصه رمان شهد گس

صبح که بیدار شدم فکر دانیال و کارای دیروزش برام مرور شد. چطوری یه پسر ساده انقدر برای من جذاب میشه؟ حتی من از مدلی که دانیال حرف می‌زنه بدم می اومد اما چرا حالا با حرفاش خندم ام می‌گیره! تموم طول صبح تا ظهر و کلاس هایی که داشتم، فقط چند دقیقه فکر نمی‌کردم. مدام از خودم می‌پرسیدم یعنی دیروز واقعا کنارم بود؟ منو اون جمع و جور کرد؟! کاش سریع تر فردا بیاد فردا باهام کلاس داره… رفتم شرکت خیلی سریع کارامو جمع و جور کردم و چند تا پرونده هم برداشتم که تو خونه کاراشو انجام بدم و برگردم

خونه قرار بود لوله کش بیاد… وقتی رفتم خونه دیدم آقای رنجبر مدیر ساختمون و لوله کش و دستیارش پشت در خونه ایستادن سلام کوتاه و جدی کردم و اومدم درو باز کنم که همسایه‌ی هم طبقه ایم که کلا مردم آزار و بیکار بود و حد فاصله خونه اش با من فقط دوسه تا پله بالاتر بود، در خونه اش باز کرد و تا رنجبر بدبخ روت دید شروع کرد، از سروصدا همسایه واحد کناریش شکایت کردن لوله کش‌ ها تو دست شویی رفتند و گفتم: آقا هزینه چقدر میشه؟ لوله کش شروع کرد قصه‌ی شیره سر مالیدن تعریف کردن که باید اینجا رو

بکنم اونجارو بکنم فلان کنم بسان کنم… آخرم قیمت نجومی بهم گفت، یکه خورده گفتم: من سالی چهار پنج تا ساختمون میاد زیر دستم میره با امثال شما هم کار زیاد می‌کنم فکر کردی نمی‌دونم قیمت ها رو، ای قیمت چیه داری میگی؟ آقای رنجبر؟ رنجبر سرشو توی خونه آورد و گفت: بله؟ همسایه هم طبقه ام که اسمش لطفی بود هم یه کله داشت حرف میزد، شکایت می‌کرد، حتی وقتی سر رنجبر تو خونه من بود لطفی هنوز داشت non stop حرف می‌زد اومدم به رنجبر بگم این لوله کشه قیمتش بالاست، صدای لطفی رفت روی مغزم …