کتاب پیکاسو
کتاب پیکاسو کتاب پیکاسو

کتاب پیکاسو

دانلود با لینک مستقیم 0 0
دانلود با لینک مستقیم
عنوان
کتاب پیکاسو
نویسنده
گرترود استاین
ژانر
زندگینامه
ملیت
خارجی
ویراستار
رمان بوک
تعداد صفحه
87 صفحه
اگر نویسنده یا مالک 'کتاب پیکاسو' هستید و درخواست حذف این اثر را دارید درخواست حذف اثر

دانلود کتاب پیکاسو نوشته نویسنده گرترود استاین pdf بدون سانسور

عنوان اثر: پیکاسو

پدید آورنده: گرترود استاین

زبان نگارش: فارسی

سال نخستین انتشار: مرداد 1404

شمارگان صفحات : 87

معرفی کتاب پیکاسو

گرترود استاین (به انگلیسی: Gertrude Stein) ‏(۳ فوریه ۱۸۷۴—۲۷ ژوئیه ۱۹۴۶) رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و شاعر آمریکایی ساکن پاریس بود.در ۱۹۰۲ به فرانسه رفت و تا پایان عمر در آنجا و دور از وطن به سر برد. خانه‌اش محفل نویسندگان و نقاشان بزرگ زمان بود و از جمله رابطه صمیمانه‌ای با پابلو پیکاسو داشت و پیکاسو در سال ۱۹۰۶ تک‌چهره‌ای از او کشید که اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می‌شود.

خلاصه کتاب پیکاسو

نقاشی در قرن نوزدهم فقط در فرانسه کشیده می شد و به دست فرانسوی ها، این به کنار ، نقاشی وجود نداشت، در قرن بیستم در فرانسه کشیده می شد اما به دست اسپانیایی ها . در قرن نوزدهم نقاش ها ضرورت همیشه داشتن مدل ی را در پیش رو کشف کردند، در قرن بیستم کشف کردند که هرگز نباید به مدل ی نگاه کنند. خیلی خوب یادم ست، بین ۱۹۰۸ – ۱۹۰۴ بود، وقتی آدمها مجبور می شدند از سوی ما یا از سوی خودشان تا طرح های پیکا سو را تماشا کنند که نخستین و حیرت انگیزترین چیزی که همه ی آنها و که ما برای گفتن داشتیم این بود که اینها را تمام چنان عالی کشیده بود که انگار مدلی داشته امابی که هرگز مدل می داشته باشد کشیده بود و حالا نقاشهای جوان مشکل بدانند که مدل هایی وجود چیز تغییر می کند اما نه بی هیچ دلیل دارند.

همه در ۱۹۰۰ پیکا سووقتی نوزده ساله بود به پاریس آمد، در دنیای نقاش هایی که هر چه را که می توانستند به تمامی از دیدن هرچه می نگریستند آموخته بودند. از سورا تا به کور به آنها همه ی آنها با چشم هایشان نگاه می کردند و چشمهای سورا بعد به ارز افتاد از آنچه چشم هایش می دیدند، شک برش داشت آیا به نگاه می توانست ببیند. ماتیس هم به شک افتاد در آنچه چشم هایش می توانستند ببینند. پس دنیایی بود آماده برای پیکاسو که در خود نه تنهاتمامیی نقاشیی اسپانیایی بل کو بیسم اسپانیایی را داشت که زندگیی روزمره ی اسپانیاست. پدرش در اسپانیا استاد نقاشی بو دو پیکا سو همچنان که بچه های دیگر الف بب شان را می نوشتند نقاشی می نوشت .

حریز دنیا آمده بود ، نه طرح های بک بچه که طرح های یک نقاش طرح هایش نه از چیزهای دیده که از چیزهای بیان شده بودند، سخن کوتاه برایش کلمه بودند و طراحی همیشه تنها راه حرف زدنش بود و خیلی زیاد حرف می زند . به ظاهر پیکاسو شبیه ما درش است که اسمش را سر آخر روی خودش گذاشت. در اسپانیا رسم است که آدم اسم پدرش را واسم مادرش را روی خودش بگذارد. اسم پدر پیکاسو روییز بود، اسم مادرش پیکاسو بود، به سیاق اسپانیایی او پابلو پیکاسویی روبیز بود و چند تایی از بومهای اولیه اش پابلو روییز امضاء شده بودند اما البته پیکاسو اسم بهتری بود، پابلو پیکاسویی روییز به عنوان امضا اسم زیادی درازی بود و او کما بیش بلافاصله بناکرد بومهایش را امضا کند پابلو پیکاسو . اسم پیکاسو از اصل ایتالیایی ست، احتمالا در اصل آنها از جنوا برخاستند و خانواده ی پیکاسو از راه پالما دو مایور کا به اسپانیا رفت .

خانواده ی مادریش سیمگر بودند . به ظاهر مادر پیکاسو مثل خودش کوچک و قوی ست ، خوش بنیه با پوست تیره ، موی صاف نه خیلی نرم تقریبا سیاه، از طرف دیگر پیکاسو همیشه می گفت پدرش شکل یک انگلیسی بود که به این خاطر پیکاسو و پدرش هر دو احساس غرور می کردند، بلند قدو با موی سرخ گونه و با برخوردی تقریبا انگلیسی . تنها بچه های خانواده پیکاسو و خواهر کوچک ترش بودند . وقتی پانزده ساله بود تکچهره های رنگروغن از خواهرش می کشید ، سخت پرداخته و نقاشی شده مثل کسی که نقاش دنیا آمده .

پیکاسو ۲۵ م اکتبر ۱۸۸۱ در مالاگا دنیا آمد اما تحصیلاتش کما بیش به تمامی در بارسلن بود جایی که پدرش کما بیش تا به آخر عمرش استاد دانشکده ی هنرهای زیبا بود و جایی که تا به وقت مرگش آنجا زندگی می کرد، مادرش همراه خواهرش به زندگی در آنجا ادامه داد. به تازگی در همانجا مرده . خب پس، پیکا سو به سن نوزده سالگی در پاریس بود که ، به استثنای سفرهای خیلی نادر و کوتاه به اسپانیا، تمام عمر را آنجا گذرانده در پاریس بود . دوست هایش در پاریس بیشتر نویسنده بودند تا که نقاش، چرا دوست نقاش داشته باشد وقتی آنچنان که او می توانست نقاشی کند می توانست نقاشی کند. آشکار بود که در زندگیی روزمره اش نیازمند داشتن نقاش ها نبود و این تمام عمرش حقیقت داشت . نیازمند اندیشه ها بود هر کسی هست اما نه اندیشه هایی برای نقاشی نه باید با آنهایی آشنا می شد که علاقمند اندیشه ها بودند، اما از بابت این که بداند چطور نقاشی کند با همه ی این دانش دنیا آمده بود.

دیدگاه کاربران

اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دیوان حافظ