کتاب خیال پروری های تفرج گر انزواجو

دانلود کتاب خیال پروری های تفرج گر انزواجو اثر ژان ژاک روسو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان از انتشارات رمان بوک

در کتاب تفرج گر انزواجو در رابطه با بحث تکلیف و آزادی مطرح شد و به نظر می‌رسید که عقیده روسو این باشد که اگر جایی کاری (حتی یک کار خیرخواهانه) به یک وظیفه تبدیل شد دیگر آن را انجام نخواهد داد زیرا که فکر می کند مانعی است بر آزادی فرد. برای روسو، صرف نظر کردن انسان از آزادی، به معنی صرف نظر کردن از خصلت انسانی و «حق بشری» است. روسو تلاش می‌کند، نوعی هماهنگی میان آزادی فردی و جمعی ایجاد نماید …

خلاصه کتاب خیال پروری های تفرج گر انزواجو

در میان چند کتاب انگشت شماری که هنوز گاهی می‌خوانم، پلوتارخ کتابی است که بیش از دیگران مرا دلاویز و سودمند است نخستین کتابی که به روزگار کودکی خویش خواندم همین بود، آخرین کتاب ایام سالخوردگیم نیز همان خواهد بود. این تنها مصنفی است که هرگز نشد اثرش را بخوانم و بهره ای از آن بر نگیرم. پریروز در آثار اخلاقی وی این بحث را می‌خواندم که چگونه از دشمنان خویش می‌توان فایده برگرفت. در همان روز در اثنای مرتب کردن جزواتی چند که نگارندگان آن ها برایم فرستاده اند یکی از کارنامه های

«روزیه کشیش» را به دست گرفتم که در سر لوحۀ آن این عبارت را آورده بود: vitam vero impendent ، vit، روزیه. من که بیش از آن به سیاق کلام این آقایان آشنا بودم که فریب این شیوه بیان مقصود را بخورم، دانستم که او به خیال خود خواسته است در لفافۀ این اظهار ادب سخن طعنه آمیز وحشتناکی به من خطاب کند لیکن انگیزۀ این سخن طعنه آمیز چه بود ؟ این سخریه و نیشخند را چه سبب بود؟ چه بهانه و دستاویزی به دست داده بودم؟ برای بهره گرفتن از تعلیمات پلوتارخ پاکدل بر آن شدم که گردش فردای آن روز

را صرف آن کنم که ببینم چه دروغی به کار زده ام و جازم در این اعتقاد پیشین به گردش رفتم که پیروی از پند حکیمانه پرستشگاه دلف که می‌گوید «خود را بشناس»، آن چنان که در «اعترافات» خویش پنداشته بودم چندان آسان هم نیست. فردای آن روز چون برای اجرای این تصمیم گام برداشتم، نخستین اندیشه ای که در آغاز حال مراقبه به مغزم راه یافت، خیال دروغ وحشت آوری بود که در عنفوان شباب گفته بودم و خاطره اش سراسر عمرم را پریشان ساخته است و به روزگار سالخوردگی گاه به گاه برای افسردن خاطرم که خود از …