رمان جردن جنوبی

رمان جردن جنوبی 1
عنوانرمان جردن جنوبی
نویسندهبهاره غفرانی
ژانرعاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحه678
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان جردن جنوبی اثر بهاره غفرانی

دانلود رمان جردن جنوبی اثر بهاره غفرانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

دختری جنوب شهری، به نام (عسل) با یکی از پسر های محل به نام (سورنا) کل کل خاصی دارند! این دو نفر چندین سال پیش دچار سوء تفاهم نسبت به همدیگر میشوند که موجب میشود از هم متنفر بشوند، همین مسئله باعث به لبه ی پرتگاه رسیدن زندگیشان شده، اما کم کم این سوء تفاهم ها برطرف شده و در آخر می فهمند که همه چی فقط یک …
با الهام از زندگی خود نویسنده!

خلاصه رمان جردن جنوبی

سارینا با لبخند یه نگاه بهم انداخت و گفت: خیالت جمع عشقم. نگاهی به ماهان و سورنا و رفیقش انداختم و گفتم: داش سورن یه امشبو بی خیال دختر خانومای محترم شده. عجیببه. این همه هلوی مجلسی و سورنا سر به زیر!؟ سارینا خندید و گفت: چه بدونم. لابد داداشم تصمیم گرفته واسه حفظ آبروی خواهرشم که شده یه امشبو مخ نزنه.نگاهم به سمت رها که داشت سورنا رو دید میزد چرخید. گفتم: اوه اوه! مورد داره خودش به سورن نخ میده. سارینا به رها نگاهی انداخت و گفت: بابا این لقبش آویزوونه قرنه. سورن ازش خوشش نمیاد.

چشمام از تعجب گرد شد و با پوزخند پرسیدم: جداً؟ چه عجب بابا. بالاخره یه دختر پیدا شد که این سورنا ازش خوشش نیاد. البت؛ اون نفرتی که من و داآشت از هم داریم هم واسه خودش قابل ستایشه. با هم خندیدیم. بعد از چند ثانیه دیدیم که ماهان و سورنا و دوست سورنا به سمت ماشین عروس اومدن. خودمو جمع و جور کردم و روسریمو جلو کشیدم. پسره ی مخ زن…رفیقشم برداشته آورده عروسی. ماهان رفت و کنار سارینا پشت فرمون نشست و اون پسره ی نچسب و دوستشم کنار من رو به روی سارینا ایستادند. سورنا یه اخمی به من کرد و سرشو خم کرد و با مهربونی به سارینا گفت: سارینا جان! ایشون دوست و رییسم آقای زانیار درخشنده ان.

زانیار هم نیم نگاهی به من انداخت و سرشو به سمت ماشین خم کرد. با سارینا سلام و احوال پرسی کرد. سورنا همون طور زیر چشمی داشت با اخم به من نگاه می کرد. چته خو؟ ارثیه نداشته ی پدریتو بالا کشیدم؟ یه چشم غره بهش رفتم و دست به سینه ایستادم. حرف زانیار که با سارینا تموم شد، سرمو خم کردم و اینبار به ماهان گفتم: آقا ماهان رفیق ما رو اذیت کنی با من طرفیا. ماهان خندید و گفت: نه عسل خانوم. رفیق شما مارو اذیت نکنه، ماهم کاری به کارش نداریم. اینبار با مهربونی به هردوشون نگاه کردم و گفتم: ایشالا خوشبخت بشین.

قیمت : 27400 تومان
خرید و دانلود فوری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان جردن جنوبی هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان جردن جنوبی

لطفا پس از مطالعه رمان جردن جنوبی نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک