دانلود رایگان رمان سقوط یک فرشته اثر هنری وود
دانلود رمان سقوط یک فرشته اثر هنری وود به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ایزابل دختر زیبا و کم سن و سال مردی ثروتمنده که مادرش رو از دست داده. ارچیبالد کارلایل وکیلی یک لاقبا ست که از مال دنیا فقط همین تحصیلاتش رو داره.آرچیبالد عاشق ایزابل می شه اما ایزابل به خاطر ظاهر نه چندان جذاب او،اون رو رد می کنه.زمان می گذره تا کم کم آرچیبالد ایزابل رو به خودش علاقمند می کنه آنچنان که ایزابل برای اولین بار عاشق می شه و باهاش ازدواج می کنه.بعدها کارلایل وکیل مشهوری می شه…اما با اومدن فرانسیس له ویزون،یک افسر زیبا و جوان ارتش،زندگی اونها از هم می پاشه و بعد. این رمان گویای درگیری بین خیر و شر نفس انسانه. یعنی هر انسانی ممکنه دچار لغزش بشه و با اینکه چیزی تو زندگی کم نداره، می خواد که باز سرنوشتهای جدید رو امتحان کنه…داستان این رمان حول محور زنانگی می چرخه و بسیار پر کشش و پر افت و خیزه! قابل توجه کسانیکه افت و خیز دوست دارند …
خلاصه رمان سقوط یک فرشته
میزبان خانم ایزابل زنی هشتاد ساله موسوم به خانم له ویزون و مادر بزرگ خانم اما و این بود اما و این مادر نداشت و شوهر او ریموند و این وارت خانواده ماونت سورن شمرده میشد. اوزنی بود كوچك اندام که بیست و ششمین مرحله زندگی را میگذرانید : بیش از آنکه زیبا باشد خود آراء بود هنگامی که بصرف چای نشستند ناگهان در بازشده جوانی با ظاهری آراسته وارد اطاق گردید. تازه وارد جوانی بس زیبا بود. چهره اش گیرنده، موهایش مجعد، چشمانش سیاه و نافذ.
اسمی بر لب داشت شاید برای این بود که بکرشته دندانهای سفید خود را که چون مروارید پشت سر هم قرار داشت نمایش دهد. نامش فرانسیس له ویزون نوه خانم له ویزون و دائی زاده مانم اما و این بود رفتار و حرکاتی داشت جلف وصدای او مانند موسیقی در شنونده تأثیر میکرد. ولی آیا ممکن بود تصور کرد این ظاهر پسندیده نماینده اطنی پاک است؟ آیا قلب و دل او مانند چهره اش منزه از آلایش فاد و شرارت بود؟ فرانسیس و این از جوانانی بود که دنیا با او بازی میکرد و اجتماع محتر مش مو د مرد زیرا بالاخره خوش قیافه بود و بعلاوه وارت منحصر بفرد در بهتر له ویزون معروف شمرده میشد.
فرانسیس لیویزون و ایزابل بهم معرفی شدند . ایزابل در زیر نگاههای آمیخته با تحسین و پرستش فرانسیس خود را دچار هیجان و اضطرابی سخت مشاهده کرد. شعله سوزانی که از این نگاهها بر میخواست آتش بر خرمن صبر و شکیبایی وی زده آن را میسوخت . در این دو دیده شهلا تأثیری سحر انگیز بود که تا اعماق دل نفوذ میکرد. هیجان و اضطرابی که تحت تأثیر این نگاهها بر سراسر وجود ایزابل حکمفرما گردید بکلی برای او تازمویی سابقه بود. خویشتن را در عالمی مبهم و پراسرار میدید. دو تاریکیهای این ابهام مینگریست و موفق به تشخیص چیزی نمیش …
