دانلود رایگان رمان مستانه اثر پروانه طاهری
دانلود رمان مستانه اثر پروانه طاهری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش و لینک مستقیم رایگان
مستانه از سن 16 سالگي عشق پسر عمه اش فراز را در سر مي پروراند. اکنون با ازدواج فراز با يك دختر آمريكايي ديگر دوست نداشت دست مردي به او برسد. يك پرستار دلسوز بود كه در بيمارستان با حميد كه صدمه دیده جنگ و شيميايي بود آشنا شد و با وجود مخالفت خانواده اش با او ازدواج كرد.. 6 سال از ازدواج فراز گذشته بود كه او با روحيه اي سرکش و دگرگون به ايران برگشت و مستانه پی برد كه او از ليزا جدا شده است… .
خلاصه رمان مستانه
از پشت پرده اش نگاهی به پدرش انداخت. مژه های سیاه و بلندش به هم چسبیده وچشم های درشتش از شدت گریه قرمز شده بودند. ماهرخ که ماسک سفیدی روی صورتش گذاشته بود و با چشم های بسته روی کاناپه دراز کشیده بود سرد و خشن گفت: -این حرف آخر منه.
مستانه آهسته گفت:
-ولی من تصمیمم رو گرفتم.
از جا بلند شد و به طرف در خروجی به راه افتاد اما دوباره صدای ماهرخ او را برجا میخکوب کرد:
-از این در رفتی بیرون دیگه حق نداری برگردی.
مستانه سرش را تکان داد و از اتاق خارج شد. با صدای بسته شدن در ماهرخ پلکهایش را آرام باز کرد و وقتی قامت شکسته ی دخترش را از پشت شیشه دید دوباره چشمهایش را بست. جلال که در سکوت حرفهای آه را شنیده بود سر تکان داد و در دل به این همه بی رحمی ماهرخ لعنت فرستاد اما می دانست کلامی حرف باعث انفجار او خواهد شد.