رمان میان حصار

رمان میان حصار 1
عنوانرمان میان حصار
نویسندهیسنا باقری
ژانراجتماعی، درام
تعداد صفحه49
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان میان حصار اثر یسنا باقری

دانلود رمان میان حصار اثر یسنا باقری (کاری از نویسنده انجمن رمانبوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

حامد، برگزیده‌ای است که به دلیل هوش سرشارش در آزمایشگاه کار می‌کند، اما دقیقا روز آزمونی سرنوشت ساز، اتفاقی می‌افتد که زندگی‌اش را بهم می‌ ریزد و حتی به دختر شش ساله او هم رحم نمی‌کند، این دقیقا قصه حامد و حامد های گمنام است …

خلاصه رمان میان حصار

آرام در هواپیما نشست و از پنجره بیرون را نگاه کرد مردمی را میدید که نمی دانست می روند یا می آیند و فقط این را میفهمید که یک یک با شور و شوق سوار هواپیما می شدند دلشوره در وجودش رخنه کرده بود. حس می کرد وقتی هواپیما در خاک ایران روی زمین بنشیند خبر بدی به گوشش می خورد. بالاخره درها بسته شد و صدای خلبان در فضا پیچید همان توصیه های همیشگی. به توصیه خدمه، موبایلش را خاموش کرد و سرش را به صندلی تکیه داد. دلش برای همه تنگ شده بود حامد و سه

خواهر دیگرش حتی بی تفاوتی ماهان. هواپیما بلند شد و فکرش رفت سمت اینکه چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ می خواست بعد از نشستن هواپیما سریع تاکسی بگیرد و اولین مقصدش خانه حامد و ریحان باشد. بعد به ماه بانو زنگ بزند و از اینکه اول از همه به خانه حامد رفته عذر خواهی کند. افکارش تمامی نداشت هدفون را روی گوشش گذاشت و بی جهت یکی از آهنگها را انتخاب کرد در حالی که گوش میداد ناگهان نگاهش سمت بغل دستی اش، زهرا رفت از همان موقع که سوار هواپیما شده بودند در خواب

عمیقی فرو رفته بود. بی تفاوت بی تفاوت بی تفاوت… انگار نه انگار که جفت اوست. در یک لحظه دلش خواست شبیه او می بود. بدون استرس زندگی اش را می گذراند و به هیچ چیز فکر نمی کرد. بالاخره این سه ساعت کش دار گذشت و هواپیما آماده نشستن بر زمین شد آرام زهرا را صدا زد و خودش مشغول جمع کردن وسایلش شد. زهرا هم بیدار شد و در اولین حرکت کمر بندش را باز کرد. کیفش را در دست گرفت و منتظر فاطمه ماند او هم سریع از جایش بلند شد و هر دو آرام از هواپیما بیرون رفتند.

خانمی با غر روسری اش را روی سرش تنظیم می کرد. زهرا گفت: به نظرت دفعه بعد ما هم اینقدر غر میزنیم؟ فاطمه حوصله خندیدن نداشت، جلوتر رفت و از در فرودگاه خارج شد. زهرا فهمید و دیگر چیزی نگفت. برای تاکسی دست تکان داد و هر دو سوار شدند. بلافاصله آدرس خانه حامد و ریحان را به او داد. زهرا گفت: من با ریحان مشکلی ندارم ولی دوست دارم اول برم خونه مامانم. این را گفت و آدرس خانه مادری را به راننده داد خانه حامد نزدیک به فرودگاه بود، زود رسیدند….

دانلود رمان میان حصار
0.51 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان میان حصار هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان میان حصار

لطفا پس از مطالعه رمان میان حصار نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک