رمان به خیالم
عنوان | رمان به خیالم |
نویسنده | مرضیه قنبری |
ژانر | عاشقانه، اجتماعی، بزرگسال |
تعداد صفحه | 1333 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |

دانلود رمان به خیالم اثر مرضیه قنبری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان رابطهی عاشقانهی حریر و مجید است. این رابطه به علت مخالفت های خانوادگی از هم میپاشد و مجید برای مدتی طولانی کشور را ترک میکند. در این مدت، دست حوادث جریان عشق این دو را دگرگون میکند …
خلاصه رمان به خیالم
ماشین مدل بالا و دودی رنگ حریر جلوی پایش توقف کرد. از توی قاب پنجره سلامی گفت و دستش طرف دستگیره رفت. همین که روی صندلی جاگیر شد ماشین پشت سری به نشان اعتراض دستش را روی بوق گذاشت. حریر دستی از پنجره بیرون برد و غر زد: چه خبرته؟ بعد هم شروع به حرکت کرد در همان حال پرسید: خیلی که معطل نشدی؟ مجید نگاهی به ساعت مچیش انداخت: یه ده دقیقه یه ربعی چرا دیر کردی؟ فرمان را پیچاندو وارد خیابان سمت راستی شد: حواسم نبود بنزین ندارم، چراغش که روشن شد مجبور شدم برم پمپ
بنزین نیم نگاهی به چهرهی خستهی مجید انداخت: چه خبر؟ چه کار کردی با مغازه بابات؟ مجید نفس بلندی کشیدو دستی توی موهایش فرو برد که این روزها بلندتر از همیشه به نظر میرسید فعلا هیچی، شایدم دست به مغازه بابا نزنیم نگرانی گذرایی چهرهی حریر را در بر گرفت مجید ادامه داد: سال هاست که تو این کاره و چم و خمش هم دستش اومده تغییر شغل تو این سن و سال سخته خب… -پس میخوای چه کار کنی؟ -شاید با یکی از دوستام شریک بشم تو کار پوشاکه سخت بود بگوید علی زیر بار نرفته و راضی نشده دار و ندار
سال ها تلاش و زحمتش را دست بی تجربگیهای او بسپارد از طرفی هم نگران برخورد کیان بود. میدانست. که با آن وضعیت مخالفتش برای ازدواج آن دو ریشهدار خواهد شد و توی هزار توی افکارش برخوردو رضایت پدر و مادرش بیشتر از کیان بعید به نظر میرسید در آن مدت کنار همه مشغلههای ذهنی و فکری اش این آزارش میداد که چه طور میتواند آسیه را قانع کند تا از آرزوی دور و درازش از خواستن مریم دست بکشد همراه و همدل او برای خواستگاری از حریر قدم پیش بگذارد؟ دقایقی بعد، وقتی حریر کناری توقف کرد …
- انتشار : 16/07/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403