رمان مردی که میخندد

دانلود رمان مردی که میخندد اثر ویکتور هوگو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان این کتاب، روایت کودکی است که توسط خریداران بچه، معلول شده و با زخمی که بر صورت دارد گویی همیشه می‌خندد. دختر کور وفاداری که عشقش را نثار این مرد می کند و بی رحمی و بی اخلاقی اشراف زادگانی که در ناز و نعمت زندگی می‌کنند، در این رمان بسیار جذاب به زیبایی به تصویر کشیده اند. ویکتور هوگو در قالب بیان داستان این کتاب که در اوائل قرن هیجدهم و در انگلستان روی می‌دهد، مسائل فلسفی و اطلاعات تاریخی بسیاری را مطرح می‌کند …

خلاصه رمان مردی که میخندد

“گذرگاه خطرناک” مه غلیظی فراریان تیره روز را پوشانده بود راه به جایی نمی بردند. به زحمت می‌توانستند تا چند دهم میل اطراف خود را ببینند. با وجود شدت ریزش تگرگ که سرها را به پائین خم کرده بود زنها از رفتن به درون اطاق کشتی خودداری می‌کردند. وقتی نومید شدند ترجیح دادند که در فضای باز زیر آسمان آزاد جان سپارند. در آستانه مرگ سقفی که بر بالای سر انسان است چون گور موقت جلوه می‌کند. امواج کوتاه تر می‌شد. فشردگی امواج، نشانه تنگ نفسی دریاست. در میان مه گردابهای کوچک نشانه فشردگی

است. واقعاً دریا در این منطقه فشرده تر بود. در چنین موقعیتی دریا احساس ناراحتی می‌کند و از این رو عصبانی تر می‌شود این فشردگی بسیار خطرناک است. ماتوتینا در چنین گذرگاهی بود. گوئی در زیر دریا لاک پشتی که کاسه آن به بزرگی هاید پارک یا میدان شانزلیزه است و از قطعات صخره های بزرگ تشکیل یافته در زیر آب قرار دارد دریا این برآمدگی ها را می‌پوشاند امواج در اینجا می‌شکنند و کف به اطراف ترشح می‌کنند کشتی شکستگان این پدیده جدید را دیدند ولی قادر به توجیه آن نبودند، سرانجام پی به راز آن

بردند. در زیر سایه روشن افق، سیاهی بزرگی از سمت راست به چشم خورد این جزیره اورینیی بود هیچ جزیره ای چون اورین یی از خود در برابر اشخاص تازه وارد دفاع نمی‌کند زیر آب و خارج از آن گارد مدافع وحشی و درنده ای دارد که ارتاش در برابر آن قراولی بیش نیست یکی از صخره های آن به نام «مقصد» معروف است گوئی مقصد نهایی مسافرین همان جاست. شب و دریا مجموعه این صخره ها را صاف و ساده و به صورت خطوط سیاه باریکی در افق نشان می‌دهد غرق شدن نتیجه نهایی ناتوانی است نزدیک خشکی بودن …