رمان هیوا

عنوانرمان هیوا
نویسندهپریسا غفاری
ژانراجباری، عاشقانه
تعداد صفحه1434
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان هیوا اثر پریسا غفاری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

هیوا بعد از فوت مادرش متوجه میشود که ارثی ازسمت خانواده مادری به او تعلق گرفته، حالا دایی اش شرط میگذارد که برای گرفتن ارث باید با پسرش سیاوش ازدواج کند، از سو رئیس شرکتی که کار میکند پسرخاله ی او فاتح است که هیوا از هویت اصلی او بی اطلاع است …

خلاصه رمان هیوا

سوزان نجات بدم وگرنه معلوم نبود کدوم گوشه از حال میرفتم. به اولین تاکسی خالی که جلوم نگه داشت گفتم): دربست …(سوار شدم هنوز اینقدر پول توی کیفم مونده بود که بتونم کرایه تاکسی را حساب کنم …دعا دعا میکردم وقتی رسیدم خونه و چشمام را روهم گذاشتم دیگه بازش نکنم…خسته بودم از تموم ناملایمات زندگیم. خیال باف و رویایی نبودم که بخوام منتظر یک معجزه باشم یا یک سوار ناجی که زندگیمو از این رو به اون رو بکنه… بیست و هفت سالم بود و هرچی دیده بودم زشتی و بدی بود.

گاهی فکر میکردم مگه میشه ادم اینقدر بد بیاره ! چشمام را روی هم گذاشتم و سعی کردم برای لحظاتی به این مغز فرسوده استراحتی بدهم کاش طرح تعویض مغزهای فرسوده هم اجرا میشد ! خانوم اینجا پیاده میشید یا داخل کوچه؟ سریع چشمام را باز کردم خیلی سریع پرچم سیاه بالای در خونه را دیدم:) خانواده محترم صدرایی ، ما را درغم از دست دادن پدری دلسوز “مرحوم اقای امیر صدرایی ” شریک خود بدانید…..جمعی از همسایگان (بله آقا پیاده میشم. سریع پیاده شدم و سریع هم کرایه سرسام اور را پرداخت کردم.

نمی دونم با این همه رخوت و سستی که بر زندگی من حاکم بود و با این همه بی میلی برای حرکت ، چطور اینقدر سعی داشتم همه کارهامو سریع انجام بدم! حتما دچار دوگانگی شخصیت شده بودم. وقتی کلید را توی قفل در میچرخوندم به این نتیجه رسیدم که شاید دیگه وقتش رسیده باشه که این پارچه مشکی را از بالای در بردارم. حدود پنجاه روز از مرگ پدرم گذشته بود و من هنوز مثل یه یادگاری از روزهای تلخ، این پارچه را به مانند یک شئ عتیقه حفظ کرده بودم از شدت بی کسی هم هیچ کسی را نداشتم که بیاد …

دانلود رمان هیوا
3.74 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان هیوا
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Helma2019
Helma2019
1 سال قبل

قلم خوبی داشت، ولی موضوع و سیر داستان رو دوست نداشتم

م . رحیمی
م . رحیمی
1 سال قبل

جالب نبود

Lovely
Lovely
1 سال قبل

قلم خوبی داشت
موضوع جالب بود اما اگر بیشتر به داستان اصلی توجه می شد خیلی بهتر بود
در کل رمان زیبایی بود

م . رحیمی
م . رحیمی
1 سال قبل

سلام زیاد جالب نبود