کتاب میراث

دانلود کتاب رمان میراث اثر ژول ورن به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

کارابان، یک تاجر توتون و تنباکوست که در قسطنطنیه زندگی می‌کند. هنگامی که دولت عثمانی برای عبور از تنگه‌ی بُسفُر (باریکه آبی که دریای سیاه را به مرمره می‌پیوندد و قاره‌ی اروپا را از آسیا جدا می‌کند) قانون مالیاتی وضع می‌کند، او از پرداخت عوارض به این دلیل که خانه اش فقط چند مایل آنسوتر از بُسفر است خودداری می کند. شهر استانبول در دو سویِ بُسفر مستقر است. کارابان، سپس همراه دوست تاجر هلندی خود، زمین های اطرافِ دریای سیاه را طی می‌کند تا به خانه و عمارت خود بازگردد؛ و همین سفر، و انعطاف ناپذیری ِ او مایه ی اصلی داستان را فراهم می آورد …

خلاصه کتاب رمان میراث

«احمد» بلافاصله برای یافتن کالسکه ای به گشت و گذار پرداخت. در حقیقت «پوتی» یک شهر بزرگ بود اما یافتن کالسکه مسافرتی در آنجا بسیار دشوار به نظر می‌رسید. بنابراین تصمیم گرفتند تنها از اسب‌ها جهت سفر استفاده کنند. «نجیب» سوارکاری را بهتر از همه می‌دانست حتی وان میتن نیز دست کمی از دیگران نداشت. اما «برونو» از سوار کاری با اسب وحشت می‌کرد و «احمد» نیز در این مورد دچار تردید بود. «احمد» به دنبال خرید اسب در شهر گشتی زد و

«برونو» نیز فرصت را مغتنم شمرده به طرف وزنه کشی رفت و وزن خود را مورد ارزیابی قرار داد. از آنچه که واهمه داشت به سرش آمده بود او از هنگام سفر از استانبول تا آن موقع وزن بسیاری را از دست داده بود! سرانجام «احمد» سه رأس اسب را خریده و پیش دوستانش آمد آن شب برای نامزدش «آماسیا» نامه ای ارسال داشت. از ماجراهایی که بر سرشان آمده بود به طور مفصل تعریف کرد و در پایان نامه از رسیدن به موقعشان به «استانبول» نیز مطالبی بیان داشت.

آن شب زود خوابیدند صبح هنگام طلوع خورشید سوار بر اسب هایشان شده و حرکت کردند. هنگام ظهر به «باتوم» رسیدند. «باتوم» در واقع شهری بود که در کنار رودخانه ی «چوروح» که به دریای سیاه می ریخت بنا شده بود. این شهر بندری زمانی در قیمومت امپراطوری ترک بود ولی مدتی بود که پرچم روسیه بر فراز شهر به اهتزاز در می‌آمد از روستای «ماکریلیوس» گذشته و به طرف مرزهای ترکیه – روسیه حرکت کردند. خاک ترکیه در برابرشان قرار داشت …