کتاب لطفعلی‌خان زند، از شاهی تا تباهی

دانلود کتاب لطفعلی‌خان زند، از شاهی تا تباهی اثر پناهی سمنانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

کتاب لطفعلی‌خان، شاه زند، از مهمترین آثار پژوهشی در باب نیمه‌دوم حکومت زندیه و فروپاشی این خاندان می‌باشد. این کتاب پس از یک مقدمه کوتاه درمورد تاریخ ایران در زمان صفویه و افشاریه، به اصل و نسب ایل زند پرداخته و سپس به قدرت رسیدن کریم‌خان زند را بررسی می‌کند. در ادامه به اوضاع سیاسی ایران پس از مرگ کریم‌خان پرداخته و سپس مفصل به شرح زندگانی و نحوه‌ی به قدرت رسیدن لطفعلی‌خان زند، اقدامات سیاسی و نهایتا چگونگی به قتل رسیدن او، می‌پردازد …

خلاصه کتاب لطفعلی‌خان زند، از شاهی تا تباهی

“انتظارات مردم” چون نوبت شاهی به لطفعلی خان رسید بر امید مردم نسبت به خاندان زند دوباره افزوده شد. خاصه مردم فارس که رویای شیرین دوران طلایی حکومت کریم خان را بر اثر نفاق جانشینان او داشتند از یاد می‌بردند. این شهزاده نوزده – بیست ساله برای مردم آیینه تمام نمای تصوراتی شد که از پادشاهی چون کریم خان انتظار داشتند. تجربه‌های اشتباه آمیز اول پادشاهی نظیر تاثیر پذیری از وسوسه مادر گرفت و گیرها و آزارها و قتل‌های بی‌دلیل هم نتوانست امید مردم را نسبت به لطفعلی خان کاهش دهد. اول کار بود و خیلی چیزها را می‌شد نادیده گرفت. “مظهر زنده رویاهای پدر” شخصیت او جاذبه های خاصی داشت.

در آرامش و صلح، لطف محضر و دیدار او بسیاری از کسان حتی دشمنانش را شیفته او می‌ساخت. در عرصه‌های نبرد، چالاکی جوش و حرارت ابتکار و هشیاری شگرفی از خود به نمایش در می‌آورد که سرهای حادثه جو و دل‌های بی‌آرام را بسوی خود می‌کشید. زیبایی پرشکوه و جلالت دلیرانه‌اش وی را شایسته سرداری و سروری معرفی می‌کرد. آنچه را که پدرش جعفرخان در عالم رویا و خیال در خویش می‌دید و در عمل مطلقاً فاقد بود، لطفعلی خان مظهر زنده و مجسم آن بود. شور و تحرک پیکارجویانه جسارت خطر کردن قدرت رهبری در جلب و اداره عناصر جنگاور و دلیر کسب پیروزی‌هایی هر چند کوچک اما در

محدوده آن زمان و مکان مهم؛ در ایام سلطنت پدر و نفوذ و محبوبیت در میان چادر نشینان و ایلات این همه جای مشخصی از لطفعلی خان در میان مردمی که می رفتند تا از سلسله زند قطع امید کنند، به وجود آورد. “خصال مردانه و زیبائی زنانه” زیبایی زنانه‌اش با دلیری و خصال مردانه‌اش تباین و تضادی دل انگیز را تداعی می‌کرد. دلیری‌های او را حتی کین توزترین دشمنانش هم نمی‌توانستند منکر شوند. به نظر می‌رسد که او حتی از شیفتگی بسیاری از پادشاهان به زر و گوهر و زینت آلات شخصی مبرا بوده است و حتی می‌کوشیده است این مظاهر دروغین جاه و مرتبت را که برای برخی اسباب اطمینان قلب و پشت گرمی حیات محسوب می‌شده …