کتاب صد نفر

عنوانکتاب صد نفر
نویسندهکاس مورگان
ژانرفانتزی، علمی تخیلی، ادبیات داستانی
تعداد صفحه263
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب صد نفر (جلد اول) اثر کاس مورگان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

از زمان جنگ هسته‌ای ویرانگر، بشر در سفینه‌هایی فضایی بالای زمین زندگی کرده است. حالا صد نوجوان بزهکار که اجتماع آن‌ها را بی‌ارزش می‌داند، به مأموریتی خطرناک می‌روند تا دوباره در سیاره ساکن شوند. ممکن است شانس مجددی برای زندگی باشد… یا مأموریتی انتحاری. کلارک به جرم خیانت بازداشت شده اما خاطره‌ی کاری که واقعاً انجام داده، رهایش نمی‌کند. ولز، پسر صدراعظم، به دنبال دختری که دوست دارد به زمین می‌آمد… اما آیا دختر هرگز او را می‌بخشد؟ بلامی بی‌پروا به دنبال خواهرش قدم به سفینه‌ی انتقال می‌گذارد؛ آن دو تنها خواهر و برادر در تمام کهکشان هستند. و گلس از سفر به زمین می‌گریزد اما متوجه می‌شود زندگی در سفینه به اندازه‌ی رفتن به زمین خطرناک است. صد نفر در مواجهه با زمینی وحشی و رازهای گذشته‌شان، باید برای بقا مبارزه کنند. قرار نیست قهرمان باشند اما آخرین امید بشر هستند ‌…

خلاصه کتاب صد نفر

در محوطه‌ی بازی به شکلL فرود آمده بودند که میان درخت‌ها محصور شده بود. افراد زیادی آسیب جدی ندیده بودند ولی تعدادشان آن‌قدر بود که کلارک را مشغول نگه دارد. تقریباً یک ساعت تمام، از تکه‌های پاره‌ آستین ژاکت و پاچه‌های شلوار به عنوان شریان بند موقتی استفاده کردو به تعداد اندکی که استخوان شکسته داشتند دستور داد بی حرکت دراز بکشند تا راهی برای آتل بندی شکستگی‌ها پیدا کند. آذوقه‌شان روی علف‌ها پخش شده بود ولی با اینکه چندین نفر را فرستاد تا بگردند نتوانستند پیدایش کنند. سفینه‌ی انتقال خرد و از هم پاشیده در انتهای کوتاه‌تر محوطه باز افتاده بود و پانزده دقیقه‌ی اول

مسافران دور لاشه‌ سوخته جمع شدند و بیشتر از آن ترسیده بودند که قدم از قدم بردارند. ولی حالا داشتند اطراف را می گشتند. کلارک، تالیا را ندیده بود، ولز را هم همین طور، هرچند مطمئن نبود این موضوع باید پریشان ترش کند یا آسوده. شاید ولز با گلس رفته بود. کلارک او را در سفینه‌ی انتقال ندیده بود ولی حتماً جایی آن اطراف بود. کلارک پرسید: چه حسی داره؟ دوباره حواسش را به باند پیچی مچ پای متورم دختری زیبا با چشمانی درشت و یک روبان قرمز کهنه در موهای سرش برگرداند. دختر گفت: بهتره. بینی‌اش را با دست پاک کرد و ناخواسته خون زخم روی صورتش را پخش کرد. کلارک باید پانسمان واقعی و مواد گند زدا پیدا می‌کرد. همه‌شان در

معرض میکروب‌هایی بودند که بدنشان هیچ وقت با آن‌ها مواجه نشده و خطر عفونت بالا بود. -فوراً برمی‌گردم. کلارک لبخندی گذرا تحویلش داد و روی پا بلند شد. اگر صندوق داروها در محوطه‌ی باز نبود یعنی احتمالا هنوز داخل سفینه‌ی انتقال بود. به سرعت به سمت لاشه‌ی سفینه برگشت که هنوز دود از آن بلند می‌شد؛ اطرافش را به دنبال امن‌ترین راه برای برگشتن به داخل گشت کلارک به پشت سفینه رسید که فقط چند متر با حاشیه‌ی درختان فاصله داشت. لرزید‌. در این سمت محوطه‌ی باز، درختان چنان نزدیک به هم رشد کرده بودند که برگ‌هایشان راه نور خورشید را تا حد زیادی سد می‌ کرد و سایه‌هایی درهم تنیده روی زمین می‌انداخت …

دانلود کتاب صد نفر
75.33 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب صد نفر
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها