کتاب سازش روانی با درد

دانلود کتاب سازش روانی با درد اثر آنابل بروم و هلن جلیکو به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

درد را نمی‌توان تعریف کرد بلکه باید آن را احساس کرد. هر کسی بنابر تجارب شخصی خویش با درد آشنا است. درد به همان اندازه که فیزیولوژیکی هست جنبه‌ی روانی نیز دارد. درد مکانیسمی دفاعی و هشدار دهنده است که معمولاً به دنبال ضایعه و آسیب بافتی احساس می‌گردد و موجب می‌شود که شخص واکنش نشان داده محرک درد آور را حذف کند. احساس‌ها به دو گونه تعبیر می‌شوند: یکی خوشایند که اصطلاحاً لذت گفته می‌شود و دیگری ملال آور که درد است. بین این دو حد احساس، یعنی لذت و درد حالات متعدد فراوان وجود دارد. تمامی دردها مشابه نیستند. برای انواع نوع درد اسامی دردتیز، گزشی، سوزنی، سوراخ کننده، از پا درآورنده، وحشتناک همچنین سوزشی، مبهم، تهوع آور به کار برده می‌شود …

خلاصه کتاب سازش روانی با درد

” تنش روانی” درد نه تنها به دلیل آسیب رسانی، بلکه به علت مفهومی که همراه دارد نیز سبب ایجاد تنش می‌شود. برای مثال تنش پیتر بیشتر به خاطر فکر کردن درباره درد بود. او هنگامی که شانه‌های خود را به سمت عقب می‌کشید تنها در پشت احساس درد می‌کرد. درد موجب از کار افتادگی‌اش نمی‌شد اما به پزشکان بسیاری مراجعه کرده بود که همگی از تشخیص علت درد او ناتوان بودند. پیشینه مشکل او اهمیت ویژه‌ای داشت. دو سال پیش به علت درد قفسه سینه به پزشکان متعددی مراجعه کرد. نخست تصور شد که روان نژند است ولی پس از شش ماه با تشخیص سنگ کلیه تحت عمل جراحی مطلوبی قرار گرفت. در آن زمان به او توصیه کردند که اگر در آینده به

دردی مبتلا شد، نباید آن را بدون تشخیص رها کند. در سایه این تجربه، پیتر بیشتر از دیگران به دردهایش توجه کرد؛ زیرا درد برای او نشانه ای بسیار مهم و بالقوه خطرناک بود. قاعدتاً عارضه‌ای چون سردرد ما را دلواپس نمی‌کند. ممکن است آن را به حساب هر نوع فعالیت روزمره و یا خستگی بگذاریم. ولی اگر سردردی زاییده تومور مغزی تشخیص داده شود، آنگاه معنای شومی پیدا می‌کند. این سردرد موجب تنش می‌شود، درد را تشدید می‌کند و تمرکز بیشتری را بر درد به وجود می‌آورد. شاید توجه کرده باشید که گاه به ماهیچه‌های محل درد فشار می‌آورید یا ناحیه دردناک را لمس می‌کنید تا دریابید که آیا درد هنوز وجود دارد یا نه. اگر پی بردید که چنین عملی را انجام می‌دهید،

از خود بپرسید که درد برای شما چه معنایی دارد، برای شروع سعی کنید دریابید که تصور شما از مشکل جسمی تان چیست. غالباً پی می‌برید که درک شما تا حدودی مبهم است. برای مثال، بعضی افراد که دچار درد پشت هستند فکر می‌کنند که اگر زیاد حرکت کنند، ستون فقراتشان آسیب می‌بیند. در نتیجه خود را سفت و سخت نگاه می‌دارند و تنها حرکات محدودی را انجام می‌دهند. اگر شما هم از آن دسته‌ای هستید که عقیده روشنی از مشکل خود ندارند، دو کار می‌توانید انجام دهید: ۱. می‌توانید از پزشک خود بخواهید شرایط جسمانی شما را به طور قابل فهمی برای شما شرح دهد. در فصل ششم طريقه حداکثر استفاده از راهنمایی‌های پزشک ارائه شده است …