کتاب زندگی من و دو داستان دیگر

عنوانکتاب زندگی من و دو داستان دیگر
نویسندهآنتوان چخوف
ژانرادبیات داستانی
تعداد صفحه203
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب زندگی من و دو داستان دیگر اثر آنتوان چخوف به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

کتاب زندگی من اثر آنتون چخوف، روایت‌گر دگرگونی شدید وضع اجتماعی روسیه پس از قتل آلکساندر دوم است که دنیایی از تلخی و کدورت و سیاهی را به نمایش می‌گذارد. داستان زندگی من (My Life) درباره‌ی مرد ۲۵ ساله‌ و پرشوری به نام میخائیل است که سودای نوشتن در سر داشت، برخلاف خانواده اشرافی‌اش، از کارهای تن پرورانه بیزار است. دهمین اداره‌ای که پدرش او را به کار در آن واداشته بود، نتوانست تحمل کند و عطایش را به لقایش بخشید. او خانه را ترک کرد و مدتی به کار بدنی و پس از آن کارگری در راه آهن و تلگرافخانه روی آورد. سرانجام پس از آشنایی با ماریان و ازدواج با او و فرار از زادگاهش، این امکان را فراهم دید که به نوشتن (که آرزوی همیشگی‌اش بوده) مشغول شود. او در این راه با سختی‌هایی مواجه شد و …

خلاصه کتاب زندگی من و دو داستان دیگر

روز یکشنبه‌ای بود، بلاگوو بیخبر پیش من آمد، همان روپوش کتانی را به تن داشت و پیراهن ابریشمی و چکمه‌های برقی ساقه بلند پوشیده بود. در ضمن آن که مانند دانشجویان محکم مرا فشار می‌داد، شروع به صحبت کرد: «می‌خواستم خدمت شما برسم، چون هر روز راجع به شما صحبت می‌شود، می‌خواستم بنشینیم به اصطلاح با هم درد دل دوستانه کنیم. در این شهر آدم از زور کسالت به جان می آید، دیگر کسی نمانده و شخصی که آدم با او همکلام شود وجود ندارد.» همچنان که روپوش خود را بیرون می‌آورد گفت: «آخ خدا! چقدر هوا گرم شده…» «دوست عزیز، اجازه بدهید کمی با شما صحبت کنم!» من به نوبه خود کسل بودم و مدت‌ها بود که دلم می‌خواست با آدم غیر

نقاشی همصحبت شوم از دیدن او به راستی شاد شدم. آنوقت با پیراهن ابریشمی که به تن داشت روی تختخوابم نشست و مشغول صحبت شد: این را اول عرض بکنم که من از صمیم قلب به شما ارادت دارم و بی‌نهایت به سبك زندگی شما احترام می‌گذارم. در شهر ما كسى فهم و شعور این را ندارد که عمل شما را بفهمد و از کسی هم کاری که شما کرده‌اید ساخته نیست زیرا خودتان هم می‌دانید، که از چند استثناء گذشته، همه این‌ها به قول گوگول حكم «خوک» را دارند. اما همان روز که ما برای گردش نزد شما آمده بودیم من بلافاصله به طرز تفکرتان آشنا شدم. شما را تقدیر می کنم و از آشنایی با شما بسیار خوشحالم. این جمله آخر را با خودنمائی اداء کرد و باز به صحبت

ادامه داد: شما برای این که اساس زندگی خود را به سرعت تغییر بدهید، ناگزير يك مرحله انقلاب فکری بغرنجی را طی کرده‌اید، و برای ادامه دادن به این سبك زندگانی، و تسلط دائمی بر عقاید و افکارتان همه روزه، با نگرانی بزرگ روانی و قلبی روبرو بوده‌اید حالا بگوئید ببینم، فکر نمی‌کنید اگر این تمایل و کوشش و حرارت را صرف منظور دیگری می‌کردید، مثلا سعی می‌کردید که دانشمند یا هنرمند بشوید، آیا زندگی شما وسیع تر، عمیقتر و از هر جهت پر بارتر نمی‌شد؟ با هم مدتی صحبت کردیم و به صحبت کار جسمانی و دستی که رسیدیم، من این نظریه را به میان آوردم که زورمندان نمی – باید ناتوانان را در فشار بگذارند، عده‌ای انگشت شمار نباید طفیلی اکثر جامعه شوند، و شيره حياتى …

دانلود کتاب داستان من و دو داستان دیگر
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب زندگی من و دو داستان دیگر
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها