رمان جن گیر
عنوان | رمان جن گیر |
نویسنده | mehrantakk (مهران تک) |
ژانر | رمان صوتی، ترسناک |
تعداد صفحه | 265 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان جن گیر از mehrantakk (مهران تک) به صورت فایل PDF (پی دی اف) و صوتی (mp3) قابل اجرا در موبایل (اندروید و آیفون) و لپ تاب (pc) با لینک مستقیم بدون کات رایگان
جن گیر داستان شخصی به نام آقای محمدی با همراهی همسرش تمام عمر را فقط جن گیری و یاری انسان های مظلوم و بی گناه کرده اند، پس از گذشت بیست سال و آسیب هایی که آقای محمدی دیده و خسته شده است، میل دارد جن گیری را کنار گذاشته است. و مدتی را در آرامش بگذرانند، در حالی که فراغت برای او کلمه ای بی معناست اما به خاطر همسرش مجبور به رفتن به سمت ماورای طبیعت و درگیر با آن دنیا می شود، خانم محمدی که نمی داند خواهرش برای چی فوت کرده تصمیم می گیرد روح خواهرش را احضار کند …
خلاصه رمان جن گیر
او در سن حساسی قرار دارد این را می دانم و خیلی خوب می دانم او در سنی است که به شدت نیازمند محبت و توجه است. اما چه بکنم؟! واقعا دست خودم نیست، هنگامی که به خانه برمی گردم احساس می کنم دو تا جسم سنگین از دو طرف دارند به مغزم فشار میاورند و انگاری معزم وسط یک منگنه قرار دارد. کتاب هایی را تدریس و مطالعه میکنم که مربوط به متافیزیک است و متافیزیک بحث فوق سنگینی است که درک کردنش برای همه اسان نیست. تینا پوست روشنی دارد مانند من کمی تپل است! چشم هایش مانند چشم های مادرش عسلی رنگ و کشیده است. قد بلندش نیز
به من رفته است. تینا حاصل پانزده سال زندگی مشترک من و همسرم است. خیلی خوب یادم هنگامی که پا به سن بیست سالگی گذاشتم، عاشق شدم. آن هم عاشق دختری که از هر لحاظ نقطه مشترک هایی را در وجودش حس میکردم. او دختر جوان و زیبایی بود که من را شیفته خودش کرده بود! چشم عسلی ابرو هایی کشیده پوستی روشن و مژه هایی بلند. ان موقعه ها من فقط یک جوان خام بودم و پسری بودم که سرم درد میکرد برای دردسر جالب اینجاست این موضوع ادامه پیدا کرده تا به همین الان زیرا پس از اشنا شدن با زهرا “همسرم” به این موضوع پی بردم او نیز مانند من در زمینهی
ماورای طبیعت تبائر دارد و خیلی خوب از این موضوع سر در میاورد و حتی بهتر از من. عاشقش شده بودم ولی پس از اینکه به این موضوع پی بردم، فهمیدم نیمه گمشدمو پیدا کرده ام عشق و علاقم به زهرا دو چندان شد. همان اول که دیدمش از این موضوع خبر نداشتم. من نمی دانستم زهرا نیز عاشق علم آموختن در زمینه ی ماورای طبیعت است. آن موقعه ها زهرا حسی که بهم داشت را از من پنهان میکرد میتوانستم عشق و علاقهی دو طرفه را حس بکنم و این دلیلی شد که به سمتش حرکت کردم. حسم درست بود و پس از مدتی بلاخره اعتراف کرد که او نیز عاشق من است …
- انتشار : 22/10/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403
چگونه رمان هارو دانلود کنیم روی دانلود که میزنیم بالا نمیاد