رمان پاشو پدر صبح شده
عنوان | رمان پاشو پدر صبح شده |
نویسنده | دنیا احمدی |
ژانر | اجتماعی، درام |
تعداد صفحه | 18 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان پاشو پدر صبح شده اثر دنیا احمدی (نویسنده انجمن رمان بوک) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
پدر جایت خوب است؟ دیگر درد نداری؟ سرفههایت خوب شد؟ بدون دختر کوچکت خوش میگذرد؟ آخرین مکالمهمان را بیشتر اوقات مرور میکنم. همان شب که وسطِ اتاق نشسته بودم و خانه سازی می کردم، غافل از اینکه داشتم خانه خراب میشدم. گفتی: -وقت خواب است دنیای من، پدر میخوابد تا فردا با صدای دخترکش بیدار شود. صبح روز بعد هر چهقدر فریاد زدم، پاشو پدر صبح شده؛ نشنیدی، پدر الان سالهاست دیگر برایم صبح نمیشود! …
خلاصه رمان پاشو پدر صبح شده
پدرم دلتنگی واژه غریبیست که من شبانه روز حسش میکنم نفس هایم تو را بی وقفه صدا میزنند و تو در دلم میجوشی و درون رگ هایم پمپاژ میشوی. شب که میشود در سرم صدای دخترم گفتنت زنگ میزند و فکر داشتنت در قلبم بیداد میکند. منی هر روز صبح تو را صدا میزندو منتظر میماند تا بیدار شوی. عزیزی که داشتنت برایم شده آرزو، بیا و سیاهی شب هایم را به صبح برسان و فریاد غم بارم را در سکوت بی صدای بودنت خفه کن. مرا در امن ترین آغوش حلال تمام سال های عمرم بگیر و غبار تنهایی را از
زندگیم دور کن. مرا ببوس پدر که من به بوسه های پر از محبتت محتاج هستم.. پدرم اسمت که میآید تمام تنم چشم میشود؛ تک تک سلول هایم گوش میشود و با تمام وجود تو را میخواهد. کوچک تر که بودم مادر میگفت رفتی که نیایی اما درون خواب های رویا گونه شب هایم تویی بود که گویی نرفته است. آخرین بار که بهانه ات را گرفتم آمدی و آرامش بودنت را در بند بند وجودم تزریق کردی و رفتی. از آن پس تویی هست که در وقت سختی میآید و امید آمدنش زندگی خشک شده ام را سیراب میکند. تو را بیشتر از
خواب های خود میخواهم، اما چاره چیست پدر؟! تو تا ابد برایم یک آرزوی محال شده ای و تا همیشه در دور دست ها میمانی و خیال ماندنت از درون سینه ام مرا به آتش میکشد. پدرم وقتی عشق درون رگ هایم لطمه میزد تو را میخواستم که نشانم دهی درست و غلط زندگی نابود شدهام را اما نیامدی و خود تکههای شکسته قلبم را با وجود زخم های دست پینه بسته ام جمع کردم. عزیز جانم تا به کی به امید آمدنت کوچه را آب و جارو کنم؟ تو سخت به این نیامدن ها خو گرفته ای. سخت است انتظار برای کسی که دیگر هیچ وقت …
- انتشار : 27/09/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403