دانلود رایگان رمان سمفونی مهتاب اثر فرناز نخعی
دانلود رمان سمفونی مهتاب اثر فرناز نخعی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
آرام دختری که نامردی دیده از عشقش… در حالی که با آبرویش بازی کرده و بعد هم او را ترک کرده، قصد پایان دادن به زندگی اش را به خاطر ترس از برادر هایش دارد. هنگامی که میخواهد با یک صحنه سازی تصادف به زندگی اش پایان دهد، در گیر ماجرای خطرناکی میشود که پای او را به مکان هایی باز میکند که حتی ذره ای هم به ذهنش نمی رسد…
خلاصه رمان سمفونی مهتاب
لای شمشادهای کنار پارک روی زمین نشسته بودم و هق هق گریه میکردم. احساس بدبختی تمام وجودم را پر کرده بود. هرگز در عمرم تا این حد دلگیر و ناامید نبودم. هیچ راهی جلوی پایم نبود و تمام پل های پشت سرم را هم خراب کرده بودم. زیر لب نالیدم:
-اهورا الهی خیر نبینی. انشاالله ذلیل بشی که با من این کارو کردی. انشاالله سزای کارت رو از خدا بگیری .
بلافاصله در دل گفتم، “وای نه خدا جون! عصبانی بودم این چرت و پرتها رو گفتم. نکنه یه وقت بلایی سرش بیاری.”
از خودم تا آخرین حد ممکن عصبانی بودم. چرا هنوز موجود کثیفی را که با نامردی سرم را کلاه گذاشته بود، دوست داشتم؟ وقتی او باعث شده بود زندگی من به جایی برسد که راه پیش و پس نداشتم، حقش بود هر بلایی سرش بیاید. دوباره خشم بر من غلبه کرد و اشک ریزان گفتم:
-امیدوارم به حق پنج تن بلایی سرت بیاد که به غلط کردن بیفتی. انشاالله طوری چوب خدا رو بخوری که خودت هم بفهمی اینها به خاطر بلاییه که سر من آوردی. خدایا تقاص منو از این عوضی بگیر… خدایا…
در دل به خودم پوزخند زدم و گفتم، “هه! حال انگار خیلی پیش خدا ارج و قرب داری که اینطوری پررو نشستی یه خروار دعا و درخواست هم به درگاهش ارائه میدی! مخصوصاً با این تصمیمی که داری، دیگه حتماً خدا منتظر نشسته ببینه تو چی میگی، فوری اجراش کنه! بدبخت، الان به محض اینکه پات برسه اون دنیا، به خاطر خودکشی میگیرن پرتت میکنن ته جهنم تا ادب بشی و بفهمی چه غلطی کردی.
خوشم اومد.
زیاد خوب نبود اولشو خوندم معلوم بود اخرش چی میشه 😑😑😑😑