رمان غزال طیبه امیرجهادی

رمان غزال
عنوانرمان غزال
نویسندهطیبه امیرجهادی
ژانرعاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحه1333
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان غزال اثر طیبه امیرجهادی

رمان غزال
رمان غزال

دانلود رمان غزال اثر طیبه امیرجهادی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

حکایت دختری به نام غزال هست که با سها که به تازگی همکلاسی او شده بنای دوستی می‌گذارد، در روز تولد سها دو خانواده نیز باهم آشنا و دوستی به خانواده ها هم سرایت می‌کند، تا این که برادر سها به ایران بر میگرده و با غزال ازدواج می کند و …

خلاصه رمان غزال

سها از جمع بچه ها جدا شد و آمد و گفت: شما دوتا اینجا چی كار می كنید، امروز همش نشستین … بهناز كنفرانس مطبوعاتی تشكیل دادیم. الساعه خدمت می رسیم … بعد از كلی ورجه وورجه كردن سهند ضبط را خاموش كرد كه صدای اعتراض همگی بلند شد. بنفشه گفت : داشتیم لذت می بردیم. سهند فكر كنم نوبت ما جوونا باشه

زیبا خوبه از اول این وسط مانور می دادی . سهند این با همش فرق داره، لطفا چند لحظه همگی بشینید . سهند ضبط را دوباره روشن كرد و به طرف من آمد . خوب حالا چی كار كنیم؟ بچه ها به سهند پیشنهاد كردند كه جوک بگوید. من هم بلند شدم و رفتم پیش دخترای دیگه و شروع كردیم با هم صحبت كردن.

در همین موقع صدای خنده پسرها بلند شده بود و همه داشتند می خندیدند سهند گفت دیگه جك گفتن بسه سپهر سهند جون حتی اگه من بخوام بازم جوک بگی دیگه نمی گی، آخه همه داشتند می خندیدند . سهند چون جشن تولد شماست به ناچار قبول می كنم . یلشار آفرین پسر خوب، باریكلا . همه خندیند و بابا گفت:

باریكلا به این پسر گلم این دفعه همه داشتند با هم شوخی می كردند و میخندیدند … سپهر به خنده به سهند گفت: جای بعضیا خالی !! سهند در جواب گفت: نگو خجالت می كشم آخی چقدر این بچه خجالتیه!! بمیرم الهی … سپهر گفت: بچه ها خوش می گذره؟ ! سهندژستی گرفت و گفت: البته، چرا كه نه؟ به تو یكی كه خیلی خوش می گذره، چون دائم داری می خندی

سپهر گفت : غزال تو اخم نكن لطفا . اخم هایم را باز كردم و گفتم : نه خیلی هم سرحالم و دارم خوش می گذرونم . سرش را تكان داد و پیش مهمانان دیگر رفت. دقایقی بعد كه با مینا در حال حرف زدن بودیم، لیلی و بهزاد هم آمدند، لیلی پیش مینا و بهزاد كنار من نشست و پرسید : ببخشید غزال خانم می تونم بدونم علت اینكه پیشنهاد ازدواجمو رد كردین چی بود؟

غافلگیر شدم. نمی دونستم چه جوابی بدم. چون اگر لیلی می پرسید راحتتر می توانستم جواب بدم. ساكت چشم به زمین دوختم . لجظه ای سرم را بلند كردم و به اطراف نگاه كردم كه شاید كسی به دادم برسد كه چشمم به یاشار كه با سپهر و فرید حرف می زد، افتاد. ملتمسانه چشم بهش دوختم . بهزاد دوباره گفت:

چرا ساكت شدین وجوابمو نمی دید؟ برای اینكه شما منو غافلگیر كردید.جواب دادن به شما و اونهم به خودتون خیلی برام سخته . بهزاد  چرا؟ با دیدن یاشار كه جلوم ایستاده بود نفس راحتی كشیدم . یاشار غزال میشه چند لحظه بهزاد خان رو تنها بزاری و به دنبالم بیایی، كارت دارم …

دانلود رمان غزال
6.36 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان غزال هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان غزال

لطفا پس از مطالعه رمان غزال نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آرمیلینک
1 سال قبل

اوه ممنونم بابت این که رمانو قرار دادید دانلودش کردم و همونی بود که دنبالش بودم💝💜♥️💛💚🖤💙🧡💗

آرمیلینک
1 سال قبل

من کتاب این رمانو داشتم ولی این بخشی که شما گذاشتیدو نخونده بودم رمان غزال که سپهر با غزال ازدواج میکنه و بعد طلا به دنیا میاد و بعدش از هم جدا میشن و دوباره با هم ازدواج میکنن این رمانه؟
شاید باور نکنین هنوز دانلود نکردم

ارغوانی
2 سال قبل

سلام ادمین لطفا جواب بدید آیا نویسندگان راضی به انتشار رمان هاشون هستن چون میخوام خیال خودم راحت بشه

کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک