رمان ارغوانم دارد می گرید نرگس صانعی
عنوان | رمان ارغوانم دارد می گرید |
نویسنده | نرگس صانعی |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 722 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |
دانلود رمان ارغوانم دارد می گرید اثر نرگس صانعی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
همراه ما باشید در تارنمای رمان بوک / داستان زنی است که زیر فشار ندیدن ها و شنیده نشدن ها تبدیل به ویرانگری عظیم شده، ویرانگری که مثل سونامی هر چه در مقابلش باشد را از بین می برد و پس از فروکش کردن زلزله ها میخرامد سوی دریا، بدون آنکه ردی از خود باقی بگذارد. این داستان، درباره ی آدم های پس از جرم است! جرم های کوچک … جرم های خیلی بزرگ … که برای هیچ کدامشان درد و دوایی نیست و هیچ مجازاتی از زشتی هایشان کم نمی کند، حالا دو راه باقی است: جنگ یا عشق؟ جنگ یا او؟!
خلاصه رمان ارغوانم دارد می گرید
چشم هایم میان برزخ تاریکی و امتداد تلالؤ نور ایستاده بود، نه می توانستم چشم باز کنم و از کابوس نجات یابم و نه توان ادامه دادن این خواب مبهم را داشتم. میان پل باریکی از صداها و نجواها، نگاهم را در تاریکی به گردش در آوردم و سعی کردم با شمردن، خودم را از دل این نهنگ پریشان خاطره بیرون آورم و نجات یابم. می دانستم خواب بود.
می دانستم که بیداری به وهمناکی این تصاویر تاریک و ترسناک نیست. تکان خوردم و همزمان پل چوبی به دوران افتاد. و صدایی از میان کوه ها بلند شد … کاکا؟ … آخرین تصویر حباب هایی بود که به واسطه فرو رفتن در آب از دهانم بیرون ریختند و چشم هایم باز شد، روبه سیاهی پر شکوه دریا! قطرات درشت عرق از کنار پیشانی ام به سمت گوش هایم هجوم بردند
پلک زدم و چشم دوختم به او که نگران بالای سرم نشسته بود و تکانم می داد. دست پشت لب های ترم کشیدم و نگاهم را دوختم به ثامر که حالا تکیه داده بود به پشتی و نگاهش گرم و بی جان روی تنم رژه می رفت. سعی کردم لبخند بزنم و زدم. خط باریکی از شادی روی لبانم نشست و نگاه نگران او آرام شد – کاکا تاگ میخوای تو ای کابوس دست و پا بزنی؟ پتو را کنار زدم و دستمال کنار تخت را برداشتم.
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 29/07/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403