دانلود رایگان رمان ذهن خالی اثر هما پور اصفهانی
دانلود رمان ذهن خالی اثر هما پور اصفهانی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم
دختری به نام پولک که شاهد قتل است و نزدیک محل حادثه قتل، تصادف میکند که حافظه اش را از دست میدهد و هیچ چیز یادش نمیماند و زمانی که در بیمارستان به هوش امده فرزام فکر میکند که پولک قصد فریب همه را دارد و نمیخواهد حرف بزند …
خلاصه رمان ذهن خالی
میخوام یه چیزی رو برات بگم پولک… -باشه ارنواز اومدم حرف میزنیم، الان میخوام با ارشیا برم بیرون … -همین الان پولک! -ارنواز ارشیا رو نمیشناسی؟ داره صدام میزنه! نمیخوام عصبی بشه، باید برم! -پولک خواهش میکنم. -صداش توی گوشم میپیچید پولک خواهش میکنم. خواهش می کنم. خواهش می کنم… چشمامو باز کردم. چشمام تو کاسه سرم دو دو میزدن. سقف اتاق تیره و روشن میشد تو نظرم. نشستم سر جام. همه تنم رو عرق سرد پوشونده بود. حس سرگیجه امونم رو بریده بود. از جا بلند شدم.
الان توی تاریکی غلیظی فرو رفته بود. دستمو به نرده پایین تخت گرفتم تا تعادلم رو حفظ کنم و پرده رو کنار زدم. نور چراغ های خیابون اتاقم رو کمی روشن کرد. به پنجره اتاق روبرویی خیره شدم، پرده ای کشیده شده بود و کسی نگام میکرد. به خیابون زیر پنجره خیره شدم، خبری نبود سکوت و سکون به همه جا حاکم بود. دل از پنجره کندم و راه افتادم سمت در میخواستم برم آبی به دست و صورتم بزنم. خوابی که دیده بودم یه کم که چه عرض کنم! خیلی عجیب بود. دستم رو که روی دستگیره گذاشتم صدایی از
بیرون شنیدم: پدر جون از همه بازجویی کردیم، به چیز خاصی پی نبردیم همه میگن صمیمیترین دوست ارنواز پولک بوده و اون میدونه جریان چیه! پولک هم که.. در اتاق رو باز کردم و رفتم بیرون با دیدن من همه سکوت کردن بابا لبخندی زد گفت: خوبی دخترم؟ از نور پذیرایی کمی چشمامو تنگ کردم و گفتم: خوبم .. فرزام منتظر نگام میکرد لابد منتظر بود بهش سلام کنم، زهی خیال باطی! چرا من اینقدر با این بشر بد بودم برام عجیب بود. راه افتادم سمت دستشویی و نگاش هم نکردم. چند مشت آب سرد حالمو یه خورده بهتر کرد …
شدیدااا توصیه میکنم خیلی قشنگ بود واقعا
به حدی که دوست دارمهمشیادم بره دوباره بخونم
انگار با همه وجود درکش میکنی شگفت انگیزه
سلام خسته نباشيد من خيلي وقت هست كه دنبال اين رمان هستم مي خواستم بدونم كي رمان رو قرار ميديد؟
کی قرارش میدین دلم بی تابه میخوام زودتر بخونمش مطمئنم مثل بقیه رمان هاشون مثل قرار نبود و افسونگر و توسکا و … خیلی خوبه
انتظار نداشتم نویسنده های ایرانی هم بتوانند چنان خوب داستان را ساخته ماجرا لو ندهند شما بعد از نویسنده دارن شان که بسیار ستایشش میکنم
بهترین نویسنده هستید ممنون