رمان شاه شطرنج پگاه (p*e*g*a*h)
عنوان | رمان شاه شطرنج |
نویسنده | پگاه (p*e*g*a*h) |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 931 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | سایت رمان بوک |

دانلود رمان شاه شطرنج اثر پگاه (p*e*g*a*h) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
گیرم که باخته ام ، اما کسی جرات ندارد به من دست بزند یا از صفحه بازی بیرونم بیندازد ، شوخی که نیست من شاه شطرنجم ، تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم ، آرزو طلب نمی کنم ، آرزو می سازم ، لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر می کنی ، من همانی ام که حتی فکرش را هم نمی توانی بکنی ، زانو نمی زنم ، حتی اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد ، زانو نمی زنم ، حتی اگر تمام مردم دنیا روی زانوهایشان راه بروند ، من زانو نمی زنم …
خلاصه رمان شاه شطرنج
به صفحه شطرنج مقابلم خیره می شوم … سیاه اینور … سفید آنور …انگشتم را روی سر وزیر می گذارم و لمسش می کنم! شطرنج یه بازیه دو نفره ست که هر بازیکن یه گروه مهره به رنگ سفید یا سیاه داره! سربازها را می چینم! … در ابتدا که مهره ها چیده شدن … بازیکن سفید حرکت اول را انجام می ده و بعد بازیکن سیاه …
و به این ترتیب بازی رو ادامه می دن! رخ ها را در ستون a و h قرار می دهم … هر گروه ۱۶ تا مهره داره … ۸ تا سرباز … ۲ تا رخ … ۲ تا اسب … ۲ تا فیل … یه وزیر و … یک شاه! وزیر را هم سرجایش گذاشتم! … به مهره های سرباز ، اسب و فیل مهره های سبک یا کم ارزش و به مهره های شاه ، وزیر و رخ مهره های سنگین یا با ارزش می گن شاه را برمی دارم و مقابل چشمانم می چرخانم
کیش … وقتیه که مهره حریف با قرار گرفتن در راستای شاه تو اونو تهدید می کنه! … چشمکی به شاه سفید می زنم … مات … وقتیه که شاه کیش می شه و راه فرار نداره! … شاه سفید را روی صفحه می گذارم … بادگیرم را روی مانتو می پوشم و کلاهش را روی سرم می کشم … کولی ام را روی دوش می اندازم و از خانه بیرون می روم …
- انتشار : 19/02/1400
- به روز رسانی : 20/09/1403
قویاً نمیگم نثر رمان عمق داشت اما واضح بود که مقداری روش فکر شده به همین علت عرض میکنم:دوست عزیز وسط داستان هویت اصلی مشخص شد
نسبت به رمان های فراوان رایج که در هر ژانر بیشمار نوشته شده شاه شطرنج قابل قبول و دلنشین بود
چون فامیلش رو عوض میکنه برای اینکه امیرعلی نشناستش
اگه انقد تعریفشو میکنن چرا حذف شده🙄
سلام یه صحبتی دارم با نویسنده. چرا رمانتون رو خودتون یبار نمیخونین تا سوتی ندید توش؟ وسط داستان فامیل دختره رو عوض کردی بی هیچ دلیلی. موتمنی شد واعظی!
عالییی بود خدای من این رمان واقعا قشنگ بود 🥺💛
قشنگ و متفاوته… تکراری نیست که یه داستان عاشقانه رو جلو بره و داستانش جالبه . اما سلیقه ایه خب! من که عاشقشم =)
قشنگهههه دوسش داشتم💕
خیلی قشنگههههه
دوستم بهم معرفی کرد و گفت که خوبه، خودم تازه دانلودش کردم، امیدوارم که خوب باشه:)
قشنگ بود ارزش خوندن داره به نظرم.
ارزش خوندن نداره