رمان شهر بی شهرزاد پرستو اسحقی

عنوانرمان شهر بی شهرزاد
نویسندهپرستو اسحقی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه1170
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک
رمان شهر بی شهرزاد
رمان شهر بی شهرزاد
رمان شهر بی شهرزاد

دانلود رمان شهر بی شهرزاد اثر پرستو اسحقی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

شهرزاد دختری هفده ساله که در یک تصادف ناگهانی پدر و مادر خود را از دست میده. و مشکل بدتر آنکه عموی نامردش ارث نه چندان زیاد برادرش را بالا میکشد و سرپرستی شهرزاد رو قبول نمی کنه. حالا می ماند شهرزادی که در آن شب کذایی سپرده شده بود به خانواده حاج سبحان صالحی. حاج سبحان رفیق صمیمی پدرش و بزرگ محل بود. برای اینکه شرمنده دوستی که دستش از این دنیا کوتاه است نباشد، شهرزاد را به عقد تک پسرش یزدان خان در می آورد. ولی بدون داشتن هیچ رابطه زناشویی که …

خلاصه رمان شهر بی شهرزاد

مادر در حال جمع کردن سفره ی شام بود. از جایم بلند شدم تا هم کمک مادر جان کنم، هم شکمم سبک شود. به کمک همدیگر زودتر سفره را جمع کردیم و همه ی ظرف ها رو توی سینک گذاشتیم. به زور مادر را راضی کردم تا شستن ظرف ها را به من بسپارد. او را به پیش پدر روانه کردم. دستکش ها را به دست کردم و آب گرم را باز کردم تا چربی ظرف ها خیس بشود.

بعد از دقایقی که مشغول شستن ظرف ها بودم؛ آخرین بشقاب را هم آب کشیده ام و شیر آب را بستم. سه تا استکان شیشه ای با طرح های قدیمی و طلایی رنگ برداشتم. آنها را در سینی گذاشتم و مشغول ریختن چایی خوش طعم مادر جان شدم. سینی چای را برداشتم و آرام به سمت بابا  مامان رفتم و کنارشان جای گرفتم. تلفن همراه پدر شروع به زنگ خوردن کرد که در حالی که چاییش را مزه مزه می کرد، جواب داد.

پدر تلفنش را جاب داد و بعد ااز سلام و علیک کردنش ناگهان استرس گرفت.
– چی شده اکبر آقا…
– چرا؟ خود به خود آتیش گرفته؟ همچین چیزی مگه ممکنه مرد مومن؟!
رنگ صورت پدر هم با طولانی شدن زمن مکالمه اش به روی سفیدی می رفت. من و مادر نگران تر از هم، منتظر بودیم تا پدر تماس را قطع کند و به ما بگوید چه چیزی به او گفتند که حالش را اینگونه تغییر داد.

دانلود رمان شهر بی شهرزاد
4.07 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان شهر بی شهرزاد پرستو اسحقی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Silver moon
Silver moon
پاسخ به  Tara
2 سال قبل

خدا قوت خانم اسحقی…رمان زیبایی بود …خیلی با مهارت و عالی نوشته شده بود…همه چیز کامل و بدون نقص..
موضوع همه ی رمان ها تقریبا یکی هست ولی خب خیلی رمان زیبا و کاملی بود و با روحیات آدم جور بود…
ممنون از مدیریت سایت خوب رمان بوک🌼🌼🌼

Tara
Tara
3 سال قبل

سلام خدمت مدیریت سایت خوب رمان بوک لطفا رمان شهر بی شهرزاد رو کامل کنید چون پی دی اف کامل نیست و بیشتر قسمت ها حذف شدن