کتاب رمان خواهر کوچیکه
عنوان | کتاب خواهر کوچیکه |
نویسنده | ریموند چندلر |
ژانر | پلیسی، جنایی، معمایی، کلاسیک، ادبیات داستانی |
تعداد صفحه | 278 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب رمان خواهر کوچیکه اثر ریموند چندلر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
در این داستان پلیسی، نویسنده ماجرایی را باز می گوید که برای یک کارآگاه خصوصی به نام فلیپ مارلو روی داده است. روزی دختر جوانی به نام اورفمی کوشت به دفتر کار مارلو در لوس آنجلس مراجعه میکند و از او میخواهد برادرش، اروین را که مدتی پیش برای کار به کالیفرنیا آمده پیدا کند. اروین چند هفته قبل پانسیون محل زندگیاش را ترک کرده و از محل کارش اخراج شده است. کارآگاه در پی کشف این معما با حوادث و ماجراهایی روبه رو می شود که داستان بر اساس آن شکل گرفته است …
خلاصه کتاب رمان خواهر کوچیکه
دکتر جوان موقرمز پزشکی قانونی فرم مخصوص این جور موارد را با حوصله پر کرد از جیب های روپوش یونیفرم بلندش گهگاه ابزار و آلاتی در می آورد، آزمایش هایی را انجام میداد یادداشت میکرد، و خمیازه هم میکشید شاید شیفت اضافی کار کرده بود بالاخره پرونده کتاب مانندش را بست در حالی که لبخند ضعیف و شاید هم مسخره ای بر لب داشت تقریباً سرسری گفت: سوراخ عمیق در مغز تیره بر آمدگی روی استخوان قمحدوی پشت سر … یک نقطه خیلی حساس زیر مخچه س-اگه- بتونین پیداش کنین.
بعد روبه افسر پلیس اضافه کرد: فکر میکنم شما میدونین کجاس گروهبان آگاهی کریستی فرنچ اوهوم اعتراضی از حلقومش بیرون داد. _فکر میکنی اولین دفعهس که با این جور قتل مواجه میشیم؟ دکتر جوان گفت: نه فکر نکنم و آخرین بارش هم نخواهد بود. او آخرین نگاهش را به مرد مرده انداخت بعد وقتی به طرف در اتاق می رفت از پشت شانه اش گفت: من به پزشک قانونی گزارش میکنم در پشت سرش بسته شد. کریستی فرنج کار کشت با ترشرویی گفت: یه مرده واسه اونا مثه یه ظرف شلغم آب پز
واسه منه. مخاطب او بیشتر در بسته بود. همکارش که یک پلیس معمولی به نام فرد بایفوس بود حالا جلوی میز کوچک تلفن زانو زده بود داشت پودر میریخت و از همه چیز اثر انگشت برمیداشت او سرش را تکان داد و چیزی را برداشت و نگاه کرد. با دلمردگی گفت: یه جفت دستکش کتونی خاکستری رنگ که ولاً قبر كَن ها دستشون میکنن توی عمده فروشیا میتونی با پنج سنت یه جفت بخری حتی توی تلفن رو باز کردن و گشتن. گفت: ظاهراً چیزیه که میتونستن اون تو هم قایم کنن. انتظار نداشتم اثر انگشت پیدا کنم …
دسترسی به دانلود با خرید یا دریافت اشتراک ویژه امکان پذیر است
- انتشار : 11/05/1402
- به روز رسانی : 20/09/1403