کتاب پرنده‌ آبی

عنوانکتاب پرنده‌ آبی
نویسندهموریس مترلینگ
ژانرفانتزی، ماجراجویی
تعداد صفحه156
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب پرنده‌ آبی اثر موریس مترلینگ به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

کتاب “پرنده آبی” نوشته موریس مترلینگ، داستانی فانتزی و ماجرایی است که برای کودکان و نوجوانان مناسب است. داستان درباره پسر جوانی به نام جولین است که به دنبال پرنده‌ای آبی رنگ به نام آبروم بود. این پرنده باعث شده بود که جولین به دنبال خودش بروید و در این راه با مخلوقات عجیب و غریب، شخصیت‌های خلاق و چالش‌های جذاب روبرو شود.

داستان “پرنده آبی” یک داستان سحرآمیز است که با تصاویر زیبا و جذاب همراه شده است. این کتاب به عنوان یک اثر کلاسیک در ادبیات بچگانه شناخته شده است و همچنین در فضای ادبیات جهان شناخته شده است.

داستان “پرنده آبی” در سال ۱۹۴۰ منتشر شد و تأثیر بسزایی در فضای ادبیات بچگانه داشت. این کتاب به زبان‌های مختلفی ترجمه شده است و در سراسر جهان محبوبیت دارد.

در کل، کتاب “پرنده آبی” یک داستان جذاب و سحرآمیز است که برای کودکان و نوجوانان مناسب است و می‌تواند به عنوان یک اثر کلاسیک در ادبیات بچگانه شناخته شود …

خلاصه کتاب پرنده‌ آبی

یک سرسرای عالی در کاخ پری «بری لون ستونهای مرمر روشن با سرستونهای زرین و سیمین پلکان نرده، سر در و غیره گربه، قند و آتش از ته من طرف راست از در اتاقی که از آنجا نور زیاد قشنگی به سر سرا نفوذ میکند خارج میشوند آن اتاق صندوق خانه پری است – گربه لباس اشا – بته را پوشیده قند یک جامه بلند ابریشمی که نیم آن آبی کم رنگ و نیم دیگر آن سفید است در بر دارد آتش هم جامه بلند آتشی و طلایی رنگ پوشیده است.

گربه: از این طرف از این طرف من تمام سوراخ سنبه های این کاخ را بلدم این کاخ از «بارب بلو» به پری برى لون ارث رسیده تا وقتی بچه ها و روشنایی از دختر پری دیدن میکنند ما وقت را غنیمت بشمریم و از آخرین دقیقه آزادی مان استفاده کنیم. من مخصوصاً شما را گفتم به این گوشه خلوت بیایید تا به راحتی از سرنوشت آینده و حاضر خودمون صحبت کنیم. همه حاضر هستند؟
قند: سگ هم با لباس تازه اش از صندوق خانه پری بیرون آمد.
آتش: سگ چه لباسی پوشیده؟
گربه: لباس پیشخدمتی به او فقط این لباس می آید و بس اصلاً جنساً حماله بیایید خودمون را قایم کنیم من ابداً به سگ اطمینان ندارم بهتره آن چیزی را که
می خوام بهتون بگم او نشنوه.

قند: دیگه فایده نداره بو کشید ما کجا هستیم و راست داره می یاد اینجا… آب هم لباسش را پوشیده از صندوق خانه بیرون آمد اوه چه قدر قشنگ شده (سنگ و آب داخل می شوند.)

سگ: نگاه کنید! نگاه کنید! چه لباسهای قشنگی این توری را ببینید چه حاشیه قشنگی تارش از طلاست طلای خالص!

آتش: (زیر لب آب یادش رفته چترش را ور داره…
آب: چی میگی؟
آتش: هیچی هیچی
آب: من خیال کردم از یک دماغ گنده نیم سوخته حرف میزنی؟
گربه: خوبه خوبه با هم دعوا نکنیم ما برای کار مهمی این جا جمع شده ایم خوب دیگه فقط منتظر نون هستیم کجاست؟
سگ: نون هی تو سر خودش میزد و دور صندوق خونه می چرخید که یک لباس مناسب برای خودش انتخاب بکند.

دانلود کتاب پرنده‌ آبی
1.34 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب پرنده‌ آبی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها