کتاب بیژن و منیژه
عنوان | کتاب بیژن و منیژه |
نویسنده | فردوسی |
ژانر | ادبیات ایران |
تعداد صفحه | 258 |
ملیت | ایرانی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب بیژن و منیژه: داستانی از روزگاران پهلوانی ایران اثر فردوسی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
داستان بیژن و منیژه از داستانهای زیبای شاهنامهی فردوسی است. در این داستان، مهر و وفا و کینه و تنگ نظری، دوستی و دشمنی، نیکی و بدی، دادگستری و بی عدالتی، راستی و کژی، شادمانی و غم، مردی و نامردانگی، روی در روی هم صف آرایی میکنند و سرانجام حق بر ناحق چیره میشود. پایان خوش داستان بر گیرایی آن افزوده است. از نگاه فردوسی، پروردگار دادگستر که خود هدایتگر خلق است پیمودن راه راست را از همگان میخواهد؛ زیرا با اسباب عقل و دانش و دین، آن را از راه کژ نمایان کرده است و کاری را در جهان بهتر از راستی نمی داند چنان که همهی کاستی ها را از کژروی میداند: به هر کار در، پیشه کن راستی، چو خواهی که نگزایدت کاستی، به کژّی، تو را راه، تاریکتر، سوی راستی، راه، باریکتر، ز خشنودی ایزد اندیشه کن، خردمندی و راستی پیشه کن …
خلاصه کتاب بیژن و منیژه
داستان بیژن و منیژه که اکنون خلاصه آن با تصاویر گونه گون از نظر خوانندگان گرامی می گذرد از داستانهای دلکش شاهنامه است که به رزم و بزم آمیخته شده و فردوسی سخنور نامی ما آن را با شیوایی و روانی تمام برشته نظم کشیده است. در این داستان سخن چنین آغاز میشود که گروهی از ارمانیان نالان و غریوان به درگاه کیخسرو آمدند و از ستم و آسیب گرازان تنومند که کشت و زار آنان را تباه ساخته بودند داد خواهی کردند. شاه که در این هنگام با دلاوران و ویژگان خود به بزم نشسته بود فرمان داد تا یک تن از آنان به ارمان (در مرز ایران و توران)، رهسپار گردد و گرازان را در بیشههای آنجا نابود سازد. از میان دلیران و رزمندگان ایران بیژن
پسر گیو بفرمان کیخسرو کمر بست و بهمراهی گرگین میلاد و روی بدانسو نهاد. بیژن در پیکار با گرازان پیروزی یافت و بسیاری از آنها را بخاک فلاکت افکند. در پایان پیکار گرگین از سر رشک و حسد براه نیرنگ و غریب گرائید و بیژن جوان و خود کامه را بمرغزاری در آنسوی مرز که منیژه دختر افراسیاب با گروهی از کنیزکان مجلس بزمی آراسته بود بکامجویی رهنمون شد و بدین تدبیر دامی فرا راه وی بگسترد. بیژن به خیمه منیژه در آمد و پس از گفت و شنود و پرسشهایی چند دل بیتاب دختر افراسیاب را بکمند مهر خویش در آورد و به افسون در کنار ماهروی دلباخته در آمد و گزاف برامش و میگساری پرداخت و بدین روی از راه خرد و
هوشمندی برکنار ماند. چون یکچند بدینسان گذشت و از دلباختگی آنان آشکار شد، افراسیاب سخت بر آشفت و بدستیاری برادر خود گرسیوز بیژن را دستگیر و در چاهی زندانی کرد. از سوی دیگر گرگین بدسگال پس از تباهی کار بیژن بایران زمین بازگشته بود با سخنان بیپایه، خبر گم شدن بیژن را بگیو و شهریار ایران رسانید، اما به خشم خسرو گرفتار شد و به بند در افتاد. آنگاه گیو با دلی اندوهگین بجستجوی فرزند پرداخت و چون از تکاپوی خویش سودی نبرد و ناگزیر از پیشگاه کیخسرو یاری خواست. شهریار ایران در جشن نوروز بجام گیتینما مینگریست و بیژن را در چاهی گرفتار دید. سپس رستم را از سیستان فراخواند و او را بتوران فرستاد تا بیژن را …
- انتشار : 10/09/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403