کتاب بوسه‌ی سایه

عنوانکتاب بوسه‌ی سایه
نویسندهریچل مید
ژانرفانتزی، عاشقانه، ادبیات داستانی، ادبیات نوجوانان
تعداد صفحه1147
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب بوسه‌ی سایه (جلد سوم آکادمی‌ خون‌آشام) اثر ریچل مید به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

رز می‌داند که عشق ورزیدن به دیگر نگهبانان ممنوع است. لیزا بهترین دوستش، آخرین پرنسس دراگومیر، همیشه باید در ارجحیت قرار گیرد. اما زمانی که پای دیمیتری بلیکوف جذاب به میدان باز می‌شود، برخی از قوانین محکوم به شکسته شدن هستند …

خلاصه کتاب بوسه‌ی سایه

در تخت خوابم فرو رفتم و آنچه را که به تازگی اتفاق افتاده بود مرور کردم. این دیگه چه کوفتی بود؟ آن صحنه واقعیت نداشت. به هیچ وجه. غیرممکن است میسون مرده بود. و همه می‌دانند که مرده‌‌ها باز نمی‌گردند. خب، البته، من برگشته بودم. اما آن فرق می‌کرد. واضح بود که این‌ها فقط تخیلات من بودند. همین طور بود. باید این طور می‌بود من خیلی خسته و هنوز هم از قضیه‌ی لیزا و کریستین گیج بودم. اگر آن خبرها در مورد ویکتور داشکوف را هم نادیده بگیریم احتمالا سرما هم باعث شده بود قسمتی از مغزم یخ بزند. بله هر چه بیشتر درباره‌اش فکر می کردم بیشتر به این نتیجه می‌رسیدم که صدها توضیح برای آن اتفاق وجود دارد.

با این وجود، اهمیتی نداشت که چقدر این چیزها را برای خودم تکرار می‌کردم، باز هم نمی‌توانستم بخوابم. در رختخوابم دراز کشیدم و پتوها را تا چانه‌ ام بالا کشیدم. در حالی که سعی می‌‌ کردم آن تصویر را که مدام پیش چشمم بود دور کنم. نمی‌توانستم، تنها چیزی که می‌توانستم ببینم آن چشمان غمگین بودند. چشم‌هایی که گویی می‌گفتند: رز چرا گذاشتی اون اتفاق برای من بیفته؟ در حالی که تلاش می‌کردم به او فکر نکنم چشم‌هایم را مالیدم. از زمان تدفین میسون، به سختی تلاش کرده بودم به زندگی ادامه دهم و وانمود کنم قوی هستم. اما حقیقت این بود که من هرگز صحنه‌ی مرگ او را فراموش نکرده بودم. من هر روز

و هر شب خودم را با سوال‌های: چه میشد اگر… شکنجه می‌کردم. چه میشد اگر من در نبرد با استریگوی‌ها سریعتر و قویتر بودم؟ چه میشد اگر از اول جای استریگوی‌ها را به او نگفته بودم؟ و چه می‌شد اگر من قادر بودم تا به آسانی علاقه‌ی او به خودم را با محبت جواب می‌دادم؟ چه می‌شد اگر خیلی ساده من قادر بودم همان اندازه که مرا دوست داشت او را دوست بدارم؟ هر کدام از این چیزها می‌توانستند او را زنده نگه دارند. اما هیچ یک از این‌ها اتفاق نیفتاده بودند و تمامش تقصیر من بود. در تاریکی اتاقم بلندتر از معمول نجوا کردم من فقط اونو تصور کردم. من باید آن صحنه را تصور کرده باشم. از مدتی پیش میسون زیاد به خواب من می‌آمد …

دانلود کتاب بوسه‌ی سایه
4.53 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب بوسه‌ی سایه
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها