کتاب غروب فرشتگان

عنوانکتاب غروب فرشتگان
نویسندهپاسکال چکماکیان
ژانرتاریخی، ادبیات داستانی، ادبیات معاصر
تعداد صفحه695
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب غروب فرشتگان اثر پاسکال چکماکیان به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان روان و جذاب و پراهمیت. با مطالعه این کتاب انسان به فکر فرو می‌رود و باعث می‌شود جور دیگه‌ای به زندگی، تاریخ و انسان‌ها نگاه کند. وقایع تاریخی در قالب زندگی سه نسل از یک خانواده به زیبایی بهم پیوند خوردن و در مجموع یک داستان بسیار آموزنده و حیرت انگیز هست …

خلاصه‌ کتاب غروب فرشتگان

تاکوهی پاپازیان که در درون کالسکه در سمت چپ، نشسته بود، هفت تیری را که شوهرش به او داده بود روی زانوان خود گذاشته بود و دستش را از روی آن برنمی‌داشت. این زن وقتی با هایک ازدواج کرده بود، هیجده سال داشت و حال آن که هایک چهل و هشت سالش بود وحشت‌ها و سختی‌هایی که در سفرهای متعدد با شوهر به او دست داده بود، شیرش کرده بود. صدای ناله و شیون صدها زن و یتیم را شنیده، بوی تلخ و زننده‌ی مزارع آتش گرفته به مشامش خورده و نعش‌های بو گرفته و پوسیده در آفتاب را زیاد دیده بود. اکنون افسوس می‌خورد که چرا همه‌ی این ماجراها را از فرزندانش پنهان داشته بود‌. تنها آراکسی آن دختر

تزلزل ناپذیر بود که در حین عبور از روستاها با پدرش این صحنه ها را دیده و به قدر کافی تجربه اندوخته بود. همانگونه که هایک راهنمایی کرده بود – چون او این مناطق را خیلی خوب می‌شناخت- کاروان در امتداد رود جیحان پیش رفت. در یک جا برای صرف ناهار توقف کردند ولی تاکوهی به بچه‌ها قدغن کرد که از کالسکه پایین نیایند. آن روز، روز خوشی از روزهای فصل بهار بود. تاکوهی به دور و بر خویش نگریست و سپس زمزمه کنان به زوراب گفت: واقعاً چقدر غم انگیز است همه جا فقر و فلاکت است … آن ژاندارم ترک که همراه کاروان بود در گوشه‌ای نشسته بود و غذا می‌خورد. خانم با اشاره‌ی سر او را نشان داد و به زوراب گفت: با این یارو چه باید

کرد زوراب؟ -از او می توان خاطر جمع بود چون به آقای پاپازیان خیلی مدیون است. مسافران دوباره به راه افتادند مسنترها می‌دانستند که باید پیش از فرا رسیدن شب خود را به توپراق قلعه برسانند. بچه‌ها خیال می‌کردند که برای دیدار خانواده سفر کوتاهی در پیش دارند در امتداد رودخانه جز با عده ای بسیار معدود با کسی برخورد نکردند و محیط آن قدر خلوت و بی سر و صدا بود که زوراب به بانو پاپازیان گفت: این سکوت به راستی وحشتناک است، خانم. -توقف مکن، زوراب. -آخر باید در جایی بایستیم و به اسب‌ها آب بدهیم. بعد از ظهر دیر وقت و درست پیش از رسیدن به مقصد بود که کاروان به یک دسته‌ی پنج نفری سوار کرد برخورد کرد …

دانلود کتاب غروب فرشتگان
10.1 مگابایت
PDF
Picture of Mehdi Ansari
Mehdi Ansari
من، مهدی انصاری، مدیر و بنیان‌گذار رمان بوک (RomanBook.ir)، با عشقی ژرف به ادبیات فارسی و جهان، بستری برای گردآوری، ویرایش و عرضه رمان‌های فارسی و خارجی و همچنین پرورش نویسندگان فراهم کرده‌ام. هدف و رسالت من، حفظ اصالت و ترویج ادبیات داستانی فارسی و پیوند دادن قلم‌ها و اندیشه‌هاست. رمان بوک نه یک سایت، بلکه آرمانی برای شکوه دوباره ادبیات فارسی است.
دیدگاه کاربران درباره کتاب غروب فرشتگان
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها