کتاب هزار رمز و راز عشق

عنوانکتاب هزار رمز و راز عشق
نویسندهپرل باک
ژانرادبیات داستانی، داستان‌ های کوتاه
تعداد صفحه122
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

معرفی و دانلود کتاب هزار رمز و راز عشق به نویسندگی پرل باک به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

همه پنج داستان این مجموعه درباره زن و عشق‌های اوست. عشق‌هایی که به لطافت حریر و استواری صخره‌ ها، به تلاطم تند بادها و خشونت گرداب‌هاست و برخاسته از وجودی پوشیده در هاله‌ای از ابهام و خانم پرل باک با ظرافت و شکیبایی و لطافتی که خاص کلام اوست حرف حرف واژه به ظاهر سازی «زن» را در کالبد واژه واژه های عشق و نفرت. مهر و قهر و لطف تفسیر کرده است. برای نمونه، قهرمان داستان نخست، زن جوانی است به نام “الینور” که در سایه مادر شوهر متوفایش زندگی می‌کند تا آن که سرانجام طغیان می‌کند و شبح مادر شوهر را درهم می‌شکند …

خلاصه کتاب هزار رمز و راز عشق

از زمانیکه مارگرت لابرت به نیویورک آمده بود مدت زیادی می‌گذشت. به همین دلیل اکنون در این روزهای بهاری از حضور در آن جا احساس خفگی می‌کرد. این احساس می توانست ناشی از وجود ساختمان‌های بلندی باشد که تقریباً همۀ آسمان را پوشانده بود یا به خاطر لباس‌های شق و رقّی که به بدن ترکه‌ای اش چسبیده بود. بدنی که به لباس های راحت و گشاد دهکده عادت داشت نفسش تنگی می‌ کرد، با وجود این ناچار بود شب را در آنجا بگذراند چون قرار بود روز بعد به چشم پزشک مراجعه کند. مارگرت از فکر کردن به نمایشگاه دست برداشت سوار تاکسی شد و از راننده خواست او را به سانترال پارک برساند. در آن جا

لااقل فضایی برای نفس کشیدن وجود داشت. می‌توانست بنشیند و مدتی را در آرامش و سکوت بگذراند. اواسط روز بود که به پارک رسید. تقریباً همان ساعاتی که دایه‌ها و پرستاران خانواده‌های سرشناس نیویورک بچه ها را برای هواخوری به پارک می‌آوردند: مارگرت جایی نزدیک به آن‌ ها نشست هم به این دلیل که آن جا بهترین نقطه پارک بود و هم به این دلیل که او بچه‌ها را دوست داشت. از آن جا که تصور نمی‌کرد روزی صاحب فرزند شود به خود اجازه می‌داد در هر فرصتی از فرزندان دیگران لذت ببرد. مدت‌ها از جدایی او و برترام می‌گذشت تقریباً حدود شش سال مارگرت تنها به این دلیل به یکی از دو مردی که به وی

پیشنهاد ازدواج داده بودند پاسخ مثبت داده بود که فرزندی از خود داشته باشد گرچه او خود را با این خیالات سرگرم کرده بود اما به طور جدی به آن نمی‌پرداخت. نظر خاصی روی هیچ یک از آن دو نداشت، حتی حاضر بود چشمانش را ببندد و به طور اتفاقی انگشت روی یکی از آن‌ها بگذارد. او از آن زنانی نبود که به صرف داشتن خانه و بچه تن به ازدواج می‌دهند بسیاری از زنان چنین تصوری از زندگی داشتند ولی مارگرت جزو آن‌ها نبود. بدین ترتیب او به زندگی در خانه کوچک روستایی‌اش ادامه داد. زمانی او و برترام این جا را برای زندگی انتخاب کرده بودند چون از دسترس همه کسانی که آن‌ها را می‌شناختند دور بود …

دانلود کتاب هزار رمز و راز عشق
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب هزار رمز و راز عشق
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها