کتاب پنج قدم فاصله
عنوان | کتاب پنج قدم فاصله |
نویسنده | ریچل لیپینکات |
ژانر | عاشقانه |
تعداد صفحه | 336 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود رمان پنج قدم فاصله اثر ریچل لیپینکات به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
استلا و ویل، هر دو با بیماری فیبروز کیستیک دست و پنجه نرم میکنند که یک بیماری دستگاه تنفسی است که زمینه عفونتهای مختلف باکتریایی را در بدن ایجاد میکند. این زوج با یک مشکل مواجهند و آن این است که آنها نباید یکدیگر را لمس کنند زیرا یکی از آنها بیماری دیگری علاوه بر فیبروز کیستیک دارد که منتقل میشود. نویسنده در این کتاب داستان آشنایی استلا و ویل در بیمارستان را به رشته تحریر درآورده است …
خلاصه کتاب پنج قدم فاصله
استلا: با کمک بارب افلووست آبی رنگ را میپوشم و بست هایش را دور بدنم جا میاندازم خیلی شبیه جلیقه نجات است به جز ریموتی که از آن بیرون میآید یک لحظه تصور میکنم جلیقه نجات است و به بیرون پنجره خیره میشوم و خودم را در کابو، با میا و کامیلا در یک قایق میبینم در حالی که خورشید بعد از ظهر در افق دیده میشود. مرغان دریایی نغمه میخوانند ساحل شنی در دور دست دیده می شود و موج سواران… اما ناگهان به جای خودم به یاد ویل میافتم پلک میزنم و تصویر کابو محو میشود و به جای آن درختان بی برگ پشت پنجره ظاهر میشوند. با این که
خیلی واضح است میپرسم: پس ویل هم یک فیبروز کیستیکیه؟ بارب کمک میکند که آخرین بست را جا بیندازم جلیقه رااز قسمت شانهاش میکشم تا روی استخوان نحیف ترقوه ام نیفتد. -هم فیبروز کیستیکیه هم سپاسیا بی داره. اون بخشی از پروژه تست داروی جدید سوافلومالینه دستگاه را روشن میکند و نگاهی به من میاندازد چشمانم گرد میشود و به ظرف بزرگ ضدعفونی کننده دستم نگاه میکنم من این قدر به او نزدیک شده بودم و او سپاسیا بی داشت؟ برای بیماران فیبروز کیستیک حکم مرگ را دارد خیلی خوش شانس خواهد بود اگر چندسال اضافه تر زنده بماند.
تازه اگر مانند من به رژیم درمانی اش متعهد باشد. جلیقه شروع به لرزیدن میکند. میتوانم احساس کنم که مخاط داخل ریه ام کم کم شروع به شل شدن میکند او در حالی که مرا زیر نظر دارد اضافه میکند: اگه این مریضی رو بگیری دیگه باید باشانس گرفتن ریههای جدید خداحافظی کنی فاصلهت رو حفظ کن من به نشانه تأیید سر تکان می دهم این دقیقاً همان کاری است که خودم هم میخواهم انجام دهم من به این وقت اضافه نیاز دارم به علاوه او آنقدر از خودراضی بود که اصلاً هم تیپ من نبود تست دارویی به بارب نگاه میکنم و دستم را بالا میبرم تا گفت وگو را قطع کنم …
- انتشار : 09/05/1403
- به روز رسانی : 20/09/1403