کتاب رمان، حافظه، فراموشی

عنوانکتاب رمان، حافظه، فراموشی
نویسندهمیلان کوندرا
ژانرتاریخی،‌ ادبیات، فلسفی
تعداد صفحه178
ملیتخارجی
ویراستاررمان بوک

دانلود کتاب رمان، حافظه، فراموشی اثر میلان کوندرا به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

در این کتاب کوندرا به بحث و بررسی درباره رمان‌های مورد علاقه‌ خود می‌پردازد. «رمان، ‌حافظه و فراموشی» دربرگیرنده عناوین ذیل است: آگاهی از تداوم، ادبیات جهانی، نفوذ به کنه چیزها، رمان‌نویس کیست، زیبایی‌شناسی هستی،‌ پرده پاره می‌شود و رمان، حافظه، ‌فراموشی. این کتاب می‌تواند پاسخگوی علاقه‌مندان به تاریخ،‌ ادبیات و فلسفه باشد …

خلاصه کتاب رمان، حافظه، فراموشی

هنگام یکی از نخستین سفرهایم به پراگ، پس از واژگونی رژیم کمونیستی در سال ۱۹۸۹، یکی از دوستانم که هرگز آنجا را ترک نکرده بود به من گفت: ما به یک بالزاک نیاز داریم، زیرا آنچه در اینجا می‌بینی برقراری یک جامعه کاپیتالیستی است با همه ظلم و حماقت و ابتذال کلاه برداران و تازه به دوران رسیده‌ها. بلاهت تجاری جایگزین حماقت ایدئولوژی شده است. اما آنچه این تجربه جدید را زینت می‌بخشد این است که وضع گذشته در اذهان زنده و سالم است و گویی دو تجربه گذشته و حال از صافی یکدیگر می‌گذرند. بار دیگر «تاریخ» مانند دوران بالزاک صحنه‌های باور نکردنی نمایشی درهم ریخته را به ظهور می‌رساند. سپس ماجرای

پیرمردی را برایم حکایت کرد که در گذشته از کارمندان رده بالای حزب کمونیست بوده و بیست و پنج سال پیش دخترش را به عقد پسری از یک خانواده بورژوا در می‌آورد که املاکشان را پس از برقراری رژیم کمونستی از دست داده بودند. او فوراً بعد از عروسی برای دامادش شغل مناسبی دست و پا می‌کند (به عنوان هدیه ازدواج)، اما امروز زندگی را در انزوا می‌گذراند، خانواده دامادش اموالی را که در گذشته مصادره شده بود بازپس گرفته‌اند و دختر که حالا از پدر کمونیستش شرم دارد به ندرت و مخفیانه به او سر می‌زند. دوستم می‌خندد: می‌بینی؟ درست مثل ماجرای «بابا گوریو‌‌» (اثر بالزاک م.) است! مرد قدرتمند دوران «ترور» (نخستین سال‌های

بعد از انقلاب فرانسه م.) موفق می‌شود دخترانش را به ازدواج «دشمنان فقرا» در بیاورد که بعدها در دوران «بازگشتن سلطنت» او را طرد می‌کنند، به طوریکه پدر بیچاره هرگز نمی‌تواند دخترانش را در جاهای عمومی ملاقات کند. مدتی خندیدیم. امروز بیشتر به آن خنده‌ها فکر می‌کنم: ما چرا خندیدیم؟ آیا کمونیست پیر اینقدر مضحک بود؟ مضحک برای تکرار آنچه بر سر مرد دیگری آمده بود؟ ولی او نبود که چیزی را تکرار می‌کرد، تاریخ بود که تکرار می‌شد؛ و برای تکرار باید بی‌شرم، بی‌فکر و کج سلیقه بود. ما به کج سلیقگی تاریخ می‌خندیدیم. و این مرا به گفته‌های دوستم باز می‌گرداند. آیا درست است که کشور چک در دوران ما نیازمند یک بالزاک است؟ شاید …

دانلود کتاب رمان، حافظه، فراموشی
2.88 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره کتاب رمان، حافظه، فراموشی
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها