کتاب روباه و گلهای کاملیا
عنوان | کتاب روباه و گلهای کاملیا |
نویسنده | اینیاتسیو سیلونه |
ژانر | ادبیات داستانی، ادبیات معاصر، داستان کوتاه |
تعداد صفحه | 57 |
ملیت | خارجی |
ویراستار | رمان بوک |
دانلود کتاب روباه و گلهای کاملیا اثر اینیاتسیو سیلونه به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
یکی از مزدوران فاشیست مأموریت مییابد تا در عملیاتی مخفی یکی از روستاییان را که فعالیتهای ضدفاشیستی دارد، به قتل برساند. اما در پی برخی حوادث دلباخته دختر همان روستایی مبارز میشود. این عشق سبب میگردد تا او تعهدات سیاسیاش را زیر پا گذارده و با خیانت به حزب، وفاداریاش را به عشق تازه یافتهاش ابراز نماید؛ و البته تاوان این تمرد را با اقدامی خود خواسته میپردازد… روباه و گلهای کاملیا حکایت مرگ فاشیسم در نخستین خاستگاه آن ایتالیا ـ، و تولد متعالی ترین خصایص بشری در گستره زمین است …
خلاصه کتاب روباه و گلهای کاملیا
دانیل هر شب تله فولادی را با تکههای گوشت آلوده به زهر جلوی مرغدانی کار میگذارد ولی از روباه خبری نمیشود. روباه آگوستینو هم گویا برای افتادن در دامی که برایش پهن شده است عجلهای ندارد. در هر صورت دانیل دیگر چیزی در این مورد نشنیده است و اغلب میگوید: زندگی در دهات یعنی مبارزه دائم. مبارزه با هوای بد، با آفت، با پرندهها، و بدتر از همه با روباه. مبارزه با آفت موها پایان گرفته است. لذا دانیل بیشتر وقتش را صرف از میان بردن آفت درختان میوه میکند… شاخههای خشکیده را میبرد و پوستهای مرده و خزه گرفته ساقه درختان را میکند. سیلویا نیز با تکه سیمی کرمهای درختان را توی سوراخ هایشان میکشد. وقتی که کار تمیز کردن تنه درختان تمام
بشود فیلومنا آنها را آب پنبه خواهد زد. دانیل به دخترش میگوید: حالا دیگر از طرف زمین آسیبی متوجه درختان نیست ولی باید دید چگونه میتوانیم آنها را از طرف بالا هم محافظت کنیم؟ از طرف هوا. سپس جلوی در ورودی آگوستینو را میبیند. آگوستینو در حالیکه انتظار او را میکشد مشغول سر بسر گذاشتن با سیلویا است. دانیل میپرسد: تازه چه خبر؟ مرد برگاموئی جواب میدهد: دام پهن شده است. -و روباه؟ آگوستینو جواب میدهد: امشب بدام خواهد افتاد. -اگر بتوان به دام افتادن روباه را اطمینان کرد. سپس آگوستینو توضیح میدهد که چگونه قرار است روباه به تله بیفتد: کاترینا به او نوشته که اطلاعات مهمی دارد و قرار گذاشته که ساعت نه امشب او را در ریوا پیانا نزدیک
دریاچه و در بیرون نمازخانه قدیمی سان کوئیریکو ملاقات کند. من و دو نفر دیگر نیز به محل ملاقات میرویم. دانیل میگوید: فکر نمیکنی که پلیس باید در جریان امر باشد؟ -این کار حماقت محض است. کنسولگری بلافاصله از جریان بو میبرد و روباه پیدایش نخواهد شد. دانیل در مقابل این حرف جوابی ندارد، چرا که همه میدانند که در میان افراد پلیس عناصر نامطمئن وجود دارند ولی او نگران دردسرها و خطراتی است که ممکن است متوجه پناهندگان ایتالیائی بشود. لذا میگوید: این کار باید توسط تی سینوها انجام بشود. ولی آگوستینو اعتراض میکند: این به معنای بمیان آمدن پای عده زیادی است. ازین گذشته، تله ایتالیایی برای روباه ایتالیائی. شب دانیل به قطار لوکارنو سوار میشود …
- انتشار : 30/11/1403
- به روز رسانی : 01/12/1403