رمان بی تو من در همه‌ی شهر غریبم

عنوانرمان بی تو من در همه‌ی شهر غریبم
نویسندهمریم صناعی
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه802
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان بی تو من در همه‌ی شهر غریبم اثر مریم صناعی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

سارا، دختری مستقل که مادرش را از دست داده، پس از فارغ‌التحصیلی با خواستگار عجیب، پسر رئیس پدرش، روبه‌رو می‌شود. رد این پیشنهاد به اخراج پدرش می‌انجامد، اما سارا تسلیم نمی‌شود. با کمک پسرعمویش (رضا) شاغل می‌شود، بی‌خبر از اینکه اتفاقاتی سرنوشتش را دگرگون خواهند کرد…

خلاصه رمان تو من در همه‌ی شهر غریبم

یه هفته‌س که کارمو تو شرکت شروع کردم، شرکت دو تا مدیر عامل داره سیاسی پدر و سیاسی پسر؛ اینطور که متوجه شدم آقای سپاسی برای اینکه پسرش دلگرمی داشته باشه مدیریت شرکت رو به اون سپرده و خودش هم یکی دو روز در هفته میاد به کارها سرکشی می‌کنه تا خیالش راحت بشه که پسرش مسلط به شرکت شده و خودش هم در کارخونه مشغوله. هر بار هم که میاد همچنان باید منتظر صدای داد و فریاد و تهدید از هر دو طرف باشیم. اتاق من كنار اتاق مدیر عامل بود، صرفا برای دسترسی سریع جهت هماهنگی‌های لازم و همین همجواری باعث میشه ناخواسته صدای فریادشون هر چند نامفهوم به گوش برسه. در واقع اتاق مدیر عامل بین دو اتاق بود که طرف چپ من بودم

و طرف راست اتاق مدیر داخلی شرکت آقای رجبی بود. بقیه قسمت‌ها که شامل حسابداری و کارگزینی و… می‌شد در طبقات دیگه قرار داشت، نماز خونه و ناهارخوری هم که خودش کلا یه طبقه رو اشغال کرده بود. روز اول با منشی که خانمی بود تقریبا سی و سه ساله و فوق العاده مهربون بود ارتباط نزدیکی برقرار کردیم، موقع ناهار هم منو با چند تا از خانم‌ها آشنا کرد. آقای رجبی پسر خوبی به نظر می‌رسه قیافه کاملا مردونه و خوش تیپ با چشم‌های خمار و مژه‌های بلند و ابروهای پر پشت کمونی که اگه دختر می‌شد وقتی راه می‌رفت جنازه‌ها بود که از پشتش باید جمع می‌شد، هر چند تو شرکت کلی خاطر خواه داشت و همه آرزوشون بود که باهاش هم کلام بشن ولی از اونجایی که دوست

صمیمی مدیر عامل بود کسی جرات نزدیک شدن بهش رو نداشت. ساعت پنج بود و برای رفتن به خونه وسایلمو جمع کردم تا بعد از کسب اجازه راه بیفتم اما چند تقه به در خورد و آقای رجبی وارد شد: خسته نباشید این قرار داد رو شما ترجمه کردید؟ به متن قرار داد نگاه کردم و گفتم: بله، مشکلی پیش اومده؟ -نه فقط بند سه قرارداد به نظرم ایراد داره. برگه رو ازش قاپیدم و نگاه کردم و گفتم: ولی من معانیشونو مطابق با متنش نوشتم مو به مو. چونه‌شو خاروند و گفت: میشه قرارداد رو ببینم؟ با اطمینان گفتم: بله، حتما. اما هر چی می‌گشتم پیدا نمی‌کردم، تقریبا تمام کاغذها رو دیده بودم ولی نبود که نبود. آقای رجبی هم با تعجب به تقلای من برای پیدا کردن نگاه می‌کرد …

دانلود رمان بی تو من در همه‌ی شهر غریبم
نامشخص
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان بی تو من در همه‌ی شهر غریبم
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها