رمان در چشم من طلوع کن

عنوانرمان در چشم من طلوع کن
نویسندهاعظم طیاری
ژانرعاشقانه، پلیسی
تعداد صفحه314
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان در چشم من طلوع کن اثر اعظم طیاری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

غزاله زنی زیبا که با همسرو فرزند کوچکش در کرمان زندگی می‌کند برای عروسی خواهر شوهر برای اولین بار به تنهایی راهی شیراز می‌شود ولی باتوطئه یک قاچاقچی، مواد مخدر جاسازی شده در وسایل او توسط پلیس کشف و او به زندان می‌افتد با این که در تمام مراحل بازجویی که توسط سروان کیان زاد مهر غزاله، به بی گناهی خود اصرار می‌ورزد ولی …

خلاصه رمان در چشم من طلوع کن

بیین غزاله! من این حرف ها سرم نمي شه. اگه یه هفته، ده روز شوهرت رو ول كني، قول مي دم هیچ اتفاقی نیفته. -عزیزم! گفتم که به هفته مونده به عروسي ميام… الان اصرار نكن. نه جونم اینطوری نمیشه تا تو نیای، نه لباس انتخاب مي كنم، نه سفره عقد… حالا خود داني. اگه روز عروسی برسه و کارهای من مونده باشه، تو مقصري. اصرار مهناز فرصت فکر کردن را از عزاله گرفت.

از این رو با تامل کوتاهی گفت: خیلی خب، با منصور صحبت مي كنم ببینم چي ميشه. آفرین دختر گل، من هم همین الان زنگ مي زنم به اداره اش و سعي مي كنم مخش رو بزنم وقتي غزاله گوشی را گذاشت، يك نفس عمیق کشید، اما بلافاصله چشمش به دستمال گردگیری توی دستش افتاد. نگاهی به اطراف انداخت، آپارتمان هفتاد متری کوچکش تمیز و مرتب به نظر مي رسيد.

فرش های نه متري کرم رنگ، سالن بیست متری آپارتمان را پوشش داده بود. راحتی های قهوه اي، متضاد رنگ فرش ها، متناسب با آنها ست شده بود، با دست پرده حریر با گلدوزی گیپور شکلانی را مرتب کرد . دستمال کشید روی گلبرگ های فصل پاییز گلدان مصنوعی اش، با آنکه عاشق گل و گلدان های طبیعی بود، به دلیل کمبود جا، از داشتن گلدان های طبیعی محروم بود….

دانلود رمان در چشم من طلوع کن
2.36 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان در چشم من طلوع کن
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها