رمان رویای تبت

رمان رویای تبت 1
عنوانرمان رویای تبت
نویسندهفریبا وفی
ژانرعاشقانه، اجتماعی، معمایی
تعداد صفحه175
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رایگان رمان رویای تبت اثر فریبا وفی

دانلود رمان رویای تبت اثر فریبا وفی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

داستان ماجرای یک زوج جوان به نام‌های جاوید و شیوا است که تلاش می‌کنند در مراحل زندگی همواره تصمیمات منطقی بگیرند. اما حضور افرادی که در معاشرت با آن‌ها هستند اجازه نمی‌دهد این مساله به آسانی رقم بخورد. در میان رخدادهای بسیار در مورد اشخاص متعدد داستان، مهمترین ماجرا مربوط به صادق دوست صمیمی جاوید و کسی است که در رابطه با شعله خواهر شیوا به سر می‌برد. صادق و شیوا در بسیاری از موارد فکری شبیه به هم دارند و سرانجام این نوع همفکری و هم‌ذهنی خود را در جمعی از دوستان مطرح می‌کنند …

خلاصه رمان رویای تبت

صدایی از بیرون می‌آید از پشت پنجره نگاه می‌کنم. شب روشنی است و در نور ماه همه چیز دیده می‌شود. میز بزرگی توی حیاط است با سماور بزرگ و قلیان و استکان هایی که چای دارند. بشقاب ها پر از میوه های نیم خورده اند. فروغ لابلای صندلی ها می‌چرخد ولی به چیزی دست نمی‌زند روی پله می‌نشیند پشتش به من است. گوشه چادرش را پرت می‌ کند روی شانه اش آفتابه را می‌گذارد کنار دستش. شاید فکر می‌کند کسی باید توی مستراح باشد یا شاید هم آمده است بیرون تا هوایی بخورد. بعد از اینکه همه رفتند مامان بشقاب‌ های روی میز را دوتا دوتا جمع کرد برد توی آشپزخانه. جاوید

خودش را به او رساندو گفت خودش جمع می‌کند گفت لطفی بکندو یلدا و نیما را هم ببرد مامان فکر کرد جاوید تعارف می‌ کند جاوید جلوی مامان ایستاد. قد بلندش را خم کرد و توی صورتش نگاه کرد. -خواهش می‌کنم بروید. گیجی از سرش پریده بود مامان به من اشاره کرد:تو بمان. دنبال کیفش گشت جاوید راضی نبود. اگر می‌توانست مادر خودش فروغ را هم بیرون میکرد از وقتی مجبور شده بود به خانه او اسباب‌‌کشی کند همیشه نگران بود با بودن فروغ حفاظ امنیتی خانواده شکاف برداشته بود. مامان می‌گفت: والله آدم می‌ترسد یک کلمه حرف بزند مگر این ها چه می‌کنند؟ خیالش را راحت کردم.

-حالا کاری نمی‌کنند ولی گروه بازی و مخفی کاری از سرشان نیفتاده است منو مامان می‌خندیدیم و تو با سوظن نگاهمان می‌کردی. گاهی وقت ها بدتر از مأمورهای کا.گ.ب می‌شدید. نشانی جایی که میرفتید نامعلوم بود اسم دوستی را که از آن حرف میزدید نمی‌گفتید دوستانتان اسم نداشتندو اگر داشتند چند تا داشتند. کتاب‌هایتان هنوز جلدی از روزنامه داشت به یکدیگر تذکر می‌دادید که پشت تلفن حرف‌های نامربوط نزنید به سرعت به همه ظنین می‌شدید. به موقع سر قرار می‌رفتید به هر اشاره مبهمی حساس بودید و انضباط و خودسازی در زندگیتان شعار مهمی به حساب می‌آمد. یک هفته بود که …

دانلود رمان رویای تبت
2.29 مگابایت
PDF
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان رویای تبت هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان رویای تبت

لطفا پس از مطالعه رمان رویای تبت نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک