رمان پرنده من

عنوانرمان پرنده من
نویسندهفریبا وفی
ژانراجتماعی
تعداد صفحه141
ملیتایرانی
ویراستاررمان بوک

دانلود رمان پرنده من اثر فریبا وفی به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

راوی، زن خانه‌دار و مادری جوان که در یک محله پایین در تهران زندگی می‌کند درباره تمایل همسرش امیر برای مهاجرت به کانادا فکر می‌کند. هنگامی که سرانجام امیر می‌رود، زن جوان مجبور می‌شود فرزندان را به تنهایی بزرگ کند و از مادر بیمار خود مراقبت کند. راوی خاطراتی در کودکی‌اش از درگذشت پدرش در زیرزمین خانه دارد که مادرش التماس‌ های او را برای کمک نادیده گرفته است. در نتیجه معتقد است که از مسئولیت خود چشم پوشی کرده و نتوانسته با مادر خود مبارزه کند. او به عنوان یک مادر مجرد و سرپرست خانواده، باید با گناه فلج کننده خود مقابله کند و استقلال خود را حفظ می‌کند …

خلاصه رمان پرنده من

مامان بدون خداحافظی از خانه ما رفت یا آنقدر ناخوش بود که یادش رفت خداحافظی بکند یا این که یادش بود و عمداً بی اعتنایی کرد. درست دم در آیینه مستطیل شکلی به دیوار چسبانده ام که از توی آن نگاه پر از تحقیر امیر را دیدم. او مامان را دوست ندارد و در این جور مواقع از او بدش هم می‌آید مامان این را می‌فهمد می‌دانم که با این فهم از خانه ما می‌رود. امشب مامان در عرض یک ساعت بیشتر از ده بار به دستشویی رفت و زاری کرد. «نباید کشک قاطی آش می‌کردی فشارم بالا رفته». لرزید و پتو را تا روی شانه هایش کشید. «اگر در خانه بودم نعناع دم می‌کردم. شاید سردی ام شده».

بی‌حرف از اتاق به آشپزخانه می‌رفتم و برمی‌گشتم. ولی در واقع به نعناع فکر می‌کردم و به بالا بودن فشارش. چیزی نمی‌گفتم. همان لحظه به سکوتم فکر کردم حالت لباس عاریه ای را داشت که یک دفعه متوجهش شده بودم. فکر کردم سکوت من گذشته دارد به خاطر آن بارها تشویق شده‌ام. هفت هشت ساله بودم که دانستم هر بچه ای آن را ندارد. سکوت من اولین دارایی‌ام به حساب می‌آمد یک روز آقاجان مرا به زیر زمین برد و پرسید: «دیروز با خاله محبوب کجا رفته بودید؟» لال شدم نه از سر عقل که از ترس غریزه ام به من گفت سؤالی که در زیرزمین بدون روشن کردن چراغ از

آدم بکنند جوابش فاجعه بار می آورد. آقاجان مشکوک نگاهم کرد هیچ شباهتی به دختربچه آتش پاره و آب زیرکاه نداشتم و از آن جایی که او در هیچ کاری آدم سمجی نبود خیلی زود ناامید شد و از زیرزمین بیرون رفت پاداشی که یک ساعت بعد از لحن نرم مادرم گرفتم کلید شدن ساده و بزدلانه دندان هایم را به سکوت معنی دار و پر از دانایی بدل کرد. در طول سال‌هایی که بعداز آن آمد بارها مورد تحسین زن‌های خانواده مان قرار گرفتم به خاطر تو داری‌ام به خاطر رازداری‌ام خیلی زود فهمیدم که به یک صندوقچه می‌مانم با دری کیپ و پر از راز. خاله محبوب این را گفت و بعدها از دهان دیگران تکرار شد …

دانلود رمان پرنده من
1.88 مگابایت
PDF
دیدگاه کاربران درباره رمان پرنده من
اشتراک در
اطلاع از
guest
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها