رمان انیس دل

رمان انیس دل 1
عنوانرمان انیس دل
نویسندهصدیقه بهروان فر
ژانرعاشقانه
تعداد صفحه938
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رایگان رمان انیس دل اثر صدیقه بهروان فر

دانلود رمان انیس دل اثر صدیقه بهروان فر به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

مرتضی پسر جوونیه که به خاطر ازدواج مادرش با حاج احمد نامی، مجبور می شه مهناز، دختر حاج احمد رو صیغه کنه، صیغه ای که فقط برای راحت بودن این دو نفر و حساسیت شدید حاج احمد خونده شده و حاج احمد مرتضی رو قسم داده که از اعتمادش سو استفاده نکنه، مرتضی پسر با غیرت و کاری و همین طور مذهبیه و برای راحتی مادرش که چند ماه بعد ازدواج، باردار شده، خونه حاج احمد رو ترک می کنه، مهناز اصلا رابطه خوبی با پدرش نداره …

خلاصه رمان انیس دل

کش و قوسی به بدنش داد و دستانش را زیر سر برد. مدت ها بود خوابی به این راحتی را تجربه نکرده بود. آرامش خانه ی خاله حاجی خوابش را هم شیرین تر از همیشه کرده بود. چند لحظه ای همانطور طاق باز خوابید و به سقف خانه خیره شد. سفید بود، زیادی سفید. بدون هیچ ترکی. انگار همین امروز رنگش زده بودند. _بیدار شدی مادر؟ جوری از جا پرید و صاف نشست که مهره های بدنش به صدا در آمد.

به یاد نداشت هیچ وقت جلوی خاله حاجی دراز کشیده باشد. ابهت این زن به او اجازه ی این بی احترامی را نمیداد. دستی به موهایش کشید. _سلام خاله جان. _سلام گل پسر، خوب خوابیدی مادر؟ ظاهرا خودش فهمیده بود که حرف هایش زیادی تلخ و گزنده بوده اند که داشت با این لحنش کمی ناز می خرید. لبخندی زد. عالی بود، خیلی وقته این قدر راحت نخوابیده بودم. خدا رو شکر، کاش بیشتر می خوابیدی، چه عجله ای بود؟! چشم هایش گرد شد.

نگاهی به ساعت روی دیوار انداخت. ساعت نه صبح، از نظر خاله حاجی لنگ ظهر بود. آن وقت داشت او را به خوابیدن بیشتر تشویق می کرد، جل الخالق! یک چیزهایی این وسط درست نبود. جرئت سوال پرسیدن هم نداشت. جواب های همیشه در آستین خاله حاجی، تا ناکجای آدم را می سوزاند. _راستی! بهت گفتم مستاجر گرفتم؟! حالا دیگر ابروهایش هم به رستنگاه مویش رسیده بود.

چند سال بود سعی داشت خاله را راضی کند که تنها نماند اما او زنی نبود که زیر بار حرف این و آن برود. هنوز خودش را سرحال و جوان می پنداشت و نگرانی های او و الهام هم برایش اهمیتی نداشت. بعد از فوت پدرش، خاله حاجی اصرار داشت او و مادرش برای زندگی به این خانه بیایند. چیزی هم تا راضی شدن آنها نمانده بود، اما خواستگاری حاج احمد، شش ماه بعد از فوت پدرش، همه چیز را خراب کرد.

الهام زنی نبود که بتواند بدون سر و همسر زندگی خود و پسرش را اداره کند. یاد نگرفته بود علاوه بر مادر بودن سرپرست خانواده هم باشد. نداشتن کار ثابت پدرش و همینطور خانه ای که هیچ وقت نتوانست بخرد هم به این ناتوانی دامن میزد. این شد که خود خاله حاجی پا پیش گذاشت و الهام را برای این ازدواج راضی کرد و بعد از آن هم هرچه مرتضی و الهام خواهش و التماس کردند خاله حاجی راضی نشد برای فرار از تنهایی اش مستاجر بگیرد.

مرتضی بعد از جدایی از مادرش، به امید هم خانه شدن با این زن به این خانه آمد، ولی حضور مهناز در زندگی اش باعث شد خانه ای بزرگتر، در محله ای آن بالا بالاها اجاره کند و باز هم خاله حاجی تنها بماند. _چه خوب، اینجوری خیال ما هم راحت تره. _آره خوب، از این به بعد به جای ماهی یه بار، هر دو سه ماه، یه بار بهم سر میزنی! گفت و به آشپزخانه رفت. مرتضی تنها توانست لبخند بزند و سر تکان دهد.

دانلود رمان انیس دل
5.33 مگابایت
PDF
دسته بندی : رمان عاشقانه
نویسنده : صدیقه بهروان فر
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان انیس دل هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان انیس دل

لطفا پس از مطالعه رمان انیس دل نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک