رمان رسوخ

رمان رسوخ
عنوانرمان رسوخ
نویسندهمهشید حاجی زاده
ژانرعاشقانه، مافیایی
تعداد صفحه727
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رمان رسوخ اثر مهشید حاجی زاده

رمان رسوخ
رمان رسوخ

دانلود رمان رسوخ اثر مهشید حاجی زاده به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

پریماه، دختر مهربان و زیبایی که فرامرز خشن و بی رحم را اسیر محبت خود کرده تا جایی که مجبور به او ازدواج می‌ شود، زندگیِ سخت با مردی که کشتن و دریدن برایش راحترین فعل ممکن هست همراه با بادیگارد و خون و خشم را سپری میکند، اکنون نیما پسرِ بی بضاعت و فاقد خانواده، ( که به کمک پریماه در شرکت فرامرز مشغول به کارشده ) عاشق فرنوش دخترشان شده، پریماه دچار ترس و وحشت می‌شود از عاقبت این عشق و پی بردن فرامرز به این علاقه، که نیما …

خلاصه رمان رسوخ

اگر سال های پیش به او میگفتند که در آینده در جایی زندگی خواهی کرد که درون حیاط خانه اش هر ده قدم یک گردن کلفت درشت هیکل نگهبانی می داد ، اگر کسی به او می گفت که هر صبح به جای شنیدن صدای قناری و کبوتر های جانش و غر غر های برادرانش با صدای گلوله و زجه ها و التماس های از رو درد از خواب بیدار می شود، اگر به او می گفتند که قرار است هر شب در آغوش بی رحم ترین مرد دنیا بخوابد اگر کسی برای او بازگو می کرد که شوهرش همیشه و همه جا اسلحه خوش دست اما سنگینش که گاهی میان گفته هایش شنیده بود

که کلت مگنومم نام دارد کنار وهمراه نفس هایش بود در کنار خود نگه می داشت اگر کسی به او خاطر نشان می کردنند که این مرد شوهرش خواهد بود و با جدیت تمام تاکید میکردنند , که به طور غير منتظره ای در کنارش امنیت و آرامش خواهی داشت. حدس به يقين از ترس قبض روح میکرد آخر او تنها کار خیلی خطرناک , استرس زا و گناهکارانه ای که در خیال خودش خیلی هم ریسک داشت انجام داده بود تقلب رساندن در امتحان های درس عمومی دانشگاه به دوستش بود

که بعد از انجام دادنش عذاب وجدان او را ول نمیکرد و هر بار از کارش پشیمان میشد. اما نسرین دوستش هر دفعه کنارش می نشست و آنقدر در گوشش كلمات وسوسه انگیز می گفت تا او را به آن کار وای می داشت. حال که فکر میکند دور می دید آن روزهایی که دنیایش فقط در یک خانه ویلایی گرم و صمیمی و بومرنگ ها و قلم موهایش گنجانده شده بود. چقدر دور بود روزهایی که با آقاجانش و برادرانش خوشگذرانی های ساده و کوچک داشتند

و چقدر به آنها در کنار یکدیگرخوش می گذشت که تنها دغدغه ی آن روزهایش ترکیب رنگها و جمع کردن کلکسیون زیبایی از رنگ و بوم قلم های گرون و جنس خوب بود. آه ای دنیای ظالمي تو چه کارها که با سرنوشت انسان ها نمی کنی با ایستادن ماشین به خودش آمد و از فکر کردن به گذشته و سرنوشتش در رسیده بود. خوشش نمی آمد از اینکه در را برایش باز کنند. جلویش خم و راست شوند, خانوم خانوم صدایش کنند جلب توجه می کرد. دلش یک زندگیه معمولی می خواست معمولی …

قیمت : 22000 تومان
خرید و دانلود فوری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان رسوخ هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان رسوخ

لطفا پس از مطالعه رمان رسوخ نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک