رمان طرار

رمان طرار
عنوانرمان طرار
نویسندهفاطمه غفرانی
ژانرعاشقانه ، اجتماعی
تعداد صفحه2921
ملیتایرانی
ویراستارسایت رمان بوک

دانلود رمان طرار اثر فاطمه غفرانی

رمان طرار
رمان طرار

دانلود رمان طرار اثر فاطمه غفرانی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان

فریسای داستان ما، دختری تخس، حاضر جواب و جیب بر است که به طور اتفاقی با کیاشا آژمان، صاحب رستوران های زنجیره ای آژمان آشنا می شود که این تازه آغاز قصه ایست که …

خلاصه رمان طرار

شانس با او یار بود که ساعت از دو ظهر گذشته بود و به جز آن فروشگاه بزرگ آخر راهرو، بقیه مغازه‌ها بسته بودند. تمام انرژی‌اش را در پاهایش ریخته بود. اگر این مرد با همین فریادهایش در خیابان جار می‌زد، کارش تمام بود. برعکس پاساژ، مغازه‌های اطراف خیابان بیست و چهار ساعت باز بودند. کسبه می‌ریختند سرش. وارد خیابان شد و به طرف بالای خیابان، همسو با ماشین‌ها حرکت کرد. یک دستش به کلاه بود که از سرش نیوفتد و با چشمانش خیابان را می‌ پایید

باید یک ماشین پیدا می‌کرد تا با آن خودش را نجات دهد. باد سرد دی ماه به صورتش می‌خورد. می‌توانست خودش را تصور کند، با گونه و بینی سرخ شده. مرد هم با آن هیکل تپلش بالاخره خودش را به خیابان رسانده بود، به نفس نفس افتاده بود. صدایش را می‌شنید که هن ‌هن کنان می‌گفت: – بگیرینش… دار و ندارم رو برد. با حرص زیر لب گفت: دروغگو احمق. ماشین‌های در حال حرکت در خیابان که فرصت نگه داشتن آنها را نداشت. هنوز انرژی داشت

تنها چیزی که در این زندگی یاد گرفته بود، سگ دو زدن بود. آنقدر از صبح خروس خوان تا بوق سگ دویده بود، که می‌توانست با باد مسابقه دو بزارد. – وایسا… صدای فریاد مردی پشت سرش بود. مرد تپل کار خودش را کرده بود. داشت همه را خبر می‌کرد. همچنان می‌دوید. با دیدن ماشینی که در همان لحظه چراغ‌هایش روشن شد و آماده بیرون رفتن از جای پارک بود، چشمانش برقی زد. نگاهی به پشت سرش انداخت. مرد جوانی که احتمال از کسبه همان اطراف بود و لحظه‌ای قبل فریاد زده بود وایسا

حالا صورتش سرخ شده بود و سرعت گام‌هایش کم. فرصت داشت. فرز از جوی آب پرید و در عقب ماشین را باز کرد و خودش را داخل آن انداخت و در را بست. با احساس نرمی زیر پایش، سرش را پایین گرفت. درست بود، روی پای کسی نشسته بود. خودش را تند عقب کشید و از روی پای مرد عقب آمد. مرد راننده به عقب برگشته بود و به چشمانی وق زده به او نگاه می‌کرد …

قیمت : 22000 تومان
خرید و دانلود فوری
لینک کوتاه :
اگر برای دانلود مشکل دارید لطفا گزارش ارسال کنید تا در اسرع وقت لینک دانلود اصلاح شود.
گزارش مشکل دانلود از سایت
فقط کاربران سایت امکان ارسال گزارش را دارند
اگر شما نویسنده رمان طرار هستید و تمایل به ادامه همکاری ندارید می‌توانید درخواست حذف ارسال کنید.

خرید رمان های فروشی

همراه ما در کانال تلگرام رمان بوک شوید!
هوادار ما در اینستاگرام رمان بوک باشید!

نقد و بررسی شما درباره رمان طرار

لطفا پس از مطالعه رمان طرار نظر خود را برای دیگر کاربران بنویسید.
از ارسال نظر به زبان انگلیسی یا نوشتن فینگلیش پرهیز کنید.
تمام نظرات توسط تیم مدیریت رمان بوک بررسی شده و پاسخ داده می‌شوند.
اشتراک در
اطلاع از
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Helma2019
1 سال قبل

شاید میشد کوتاه تر باشه، ولی درکل رمان خوبی و جذابی بود

زهرا
1 سال قبل

خیلی طولانی بود
ینی الکی طولانی شده بود
300 صفحه برای 4 روز بود

error: نمیشه متن رو انتخاب کنی
کانال تلگرام رمان بوک پیج اینستاگرام رمان بوک