دانلود رمان هما اثر فرزانه صفایی فرد (Allium – دنیا)
دانلود رمان هما اثر فرزانه صفایی فرد (Allium – دنیا) به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
هما عاشق و دلباخته، فرید پسرعمه اش است، فرید هم مثل، هما عاشق و شیفته ست، اما این عشق و شیفتگی برای همای قصه نیست! همای قصه این بار همای سعادت نیست، همای حسرت است! با این حال چرخش زمین و زمان این دو عاشق را بیش از حد به هم گره میزند؛ اما تصمیم با هماست باید دید او چه فکری به حال این گره ها می کند، آن ها را باز می کند یا محکم تر از قبل گره میزند …
خلاصه رمان هما
از وقتی به خانه برگشته ام خودم را در اتاق کار فرید حبس کرده ام. روی صندلی راک محبوبش رو به پنجره نشسته ام و برای بار هزارم پیامش را میخوانم. هنوز هم ضعف و لرز دارم از صبح هیچ نخورده ام اما میلی هم به خوردن ندارم. یکی از پیراهن های فرید را پوشیده ام یکی که بیشترین عطر را در خود ذخیره کرده. خودم را روی صندلی اش مچاله کرده ام یقه های پیراهن را بالا داده ام. سرم را در آن فرو برده ام و کمبود اکسیژن ناشی از نبودنش را جبران میکنم. اصلا از لحظه ای که رفته این اتاق برایم حکم چادر اکسیژن را دارد.
دوباره نگاهی به پیامها و تماسهای از دست رفته میاندازم. همین که گوشی تازه تعمیر شده را روشن کرده بودم پیامش رسیده بود خانه که رسیدم دیدم چراغ چشمک زن پیغام گیر تلفن هم خبر از تماس هایش میدهد. تماسهایی که تا لحظه ادامه داشته و همه را بی جواب گذاشتهام حقیقتا میترسیدم جواب دهم حالم دست خودم نبود میترسیدم حین صحبت حرفی بزنم یا طوری برخورد کنم که وضع را بدتر کند خوش بختانه یا بدبختانه من هم برای فرید کتابی گشوده بودم و او مثل کف دستش مرا میشناخت و این شرایط را برایم بد می کرد.
به هر حال خیلی هم نمیتوانم او را بی جواب بگذارم باید کمی بر حال و احوالم مسلط شوم باید بشوم همان همای سر خوش و عاشق. اصلا دلم نمیخواهد نگرانش کنم باز هم مثل همیشه میخواهم همهی دردها را خودم بر دوش بگیرم تا فرید آرام باشد. هر چند این باری که برای من درد است برای او شاید مرهم باشد. تپش قلبم از فکر به این موضوع بالا می رود کلافه میشوم سرم را به طرفین تکان میدهم میخواهم این فکر را دور کنم نباید به این چیزها فکر کنم. نمیخواهم!!
چند نفس عمیق در یقهی پیراهن سرمه ای رنگش میکشم …